حصیر می‌بافیم و ماهی دو میلیون درآمد داریم


3,720

حصیر می‌بافیم و ماهی دو میلیون درآمد داریم

برای تهیه غذای روزانه‌شان، مجبور بودند شال و کلاه کنند و بروند هتلِ شهرشان. آنجا، غرور و عزت‌نفسشان را زیر پا بگذارند، دست دراز کنند برای لقمه‌ای نان، برای اندک پول یا برای گوشه چشمی. روزها با همین وضع می‌گذشت. یارانه چهل و پنج‌هزارتومانی، مگر چقدر کفاف می‌داد؟ توی خانه‌های کوچک و خاکی‌شان فقط غم بود و غصه‌ی نداری، بیماری، غصه‌ی دختری که جهیزیه نداشت، پسری که کار نداشت و… اما با یک اتفاق، با یک فکر بکر و خلاق این روزها ورق زندگی‌شان برگشته. حالا نه‌تنها دستشان مقابل کسی دراز نیست، بلکه می‌گوید: «حصیر می بافیم و ماهی دو میلیون درآمد داریم.» این طوری دیگر نیازی به یارانه ندارند و همه‌ی این‌ها را مدیون حمایت و پشتیبانی زنی هستند از دیار مهربانی، زنی که می‌توانست بی‌توجه به وضعشان زندگی خود را پیش ببرد اما این کار را نکرد. کسی که عزت‌نفس را به این جماعت مهربان برگرداند و یک‌راه آبرومندانه برای کسب درآمد به آن‌ها هدیه داد.

خانم قلندری، برایمان از روزهایی می‌گوید که غرفه‌ی «صنایع حصیری داز» متولد شد.

حصیر بافی با داز-حصیربافان-مجله باسلام
حصیرباف ها

این مطلب را هم از دست ندهید: چی بخریم؟ محصول حصیری برای اصیل‌‌تر کردن زندگی

حصیر باف‌ها برای گرفتن کمکی ناچیز به هتل می‌آمدند

کارمند بود، یک بانوی تحصیل‌کرده و موفق، اهل شهرستان بم؛ اما سال‌ها بود در قلع گنج زندگی می‌کرد. در همین شهر هم کارمند بود و مادر دو فرزند. تا اینکه هتلِ شهر افتتاح شد و او هم به‌عنوان مدیر داخلی هتل مشغول کار شد. خانم قلندری درباره روزهای ابتدایی کارش می‌گوید:

«کارشناس ارشد مدیریت منابع انسانی دارم، شغل اصلی بنده هتلداریِ و مدیر داخلی هتل هستم. شهرستان قلعه گنج کرمان تقریباً می شه گفت که محروم‌ترین شهرستان ایرانِ، مخصوصاً روستاهاش و در رأس اون دهستان رمشک با چندین روستا؛ و همین محرومیت باعث شد من کارآفرین بشم»

تا اینجای قصه اکرم خانم، همه‌چیز عادی و معمولی است؛ اما وقتی چند روز از افتتاح هتلی که او در آن مشغول بود می‌گذرد، قطار مردم نیازمند صف می‌کشند جلوی هتل؛ هرکدام با خواسته‌ای، با نیاز رفع نشده‌ای، با چشم‌های خیس و ترس‌خورده‌ی پر امید. اکرم خانم می‌گوید:

«زمان خیلی زیادی از افتتاحیه هتل نگذشته بود که مردم روستاها متوجه این موضوع شدن که بنیاد مستضعفان داخل شهر هتل ساخته …هرروز گروه‌گروه از روستاها برای دریافت کمک به هتل مراجعه می‌کردن و از اونجایی که ما یک بنگاه اقتصادی هستیم و نمی‌توانستیم پاسخ گوی این‌همه نیاز مردم باشیم، کم‌کم به این فکر افتادم که یک کار برای مردم فقیر و مظلوم رمشک ایجاد کنم»

اما پیدا کردن یک کار، یک شغل، یک منبع درآمد برای آن جمعیت کار آسانی نبود، اما اگر خدا بخواهد فردی را وسیله خیر کند و گره از مشکل بنده‌ای باز کند، به هر طریق این کار را انجام می‌دهد.

حصیربافی در روستا-درآمد ماهیانه-مجله باسلام
حصیربافی در روستا

برای من یک تولک حصیری کادو آورد

یک روز، درست زمانی که فکرِ اکرم خانم مشغولِ مردم محتاج بود، یکی از زنان روستایی با یک تولک حصیری به هتل آمد، تولک یک هدیه بود برای اکرم خانم: «یکی از خانم‌هایی که قبلاً کمک ناچیزی از من دریافت کرده بود برای قدردانی یه تولک برام کادو آورد…و همون لحظه یه جرقه در ذهنم زده شد که این همون چیزی بود که دنبالش بودم؛ و همون لحظه ازش خواهش کردم که ده تا دیگه برام بیاره که ازش بخرم… یک هفته بعد ده تا تولک برام آورد و منم گذاشتم روی میز داخل لابی هتل و نوشتم «فروشی» و به لطف خدای مهربان در کمتر از یک هفته فروش رفتن و این پول رو بهش دادم و دوباره تولک سفارش دادم …» این ابتدای کار بود و من وقتی اکرم خانم از فروش ده تولک می‌گفت به برق چشمانِ زن حصیربافی فکر می‌کردم که اولین بار مزدِ کار دستش را دریافت کرده بود…

حصیربافی-زنان روستا-مجله باسلام
تولک بافی زنان روستا

این مطلب را هم از دست ندهید: سوزن دوزی عشق می‌خواهد!

تولک حصیری-حصیربافی در روستا-مجله باسلام
تولک حصیری

حصیرها را در لابی هتل به نمایش گذاشتم، همه فروش رفت

لابی هتل منبع خیر شد و خانمِ قلندری با حمایت بی‌دریغ خود در روستاییان انگیزه ایجاد کرد، انگیزه بافتن و خلقِ حصیر. «همین سفارش‌های اندک به‌جایی رسید که ۱۵ خانوار یک روستا در کمتر از شش ماه تولیدکننده شدن؛ و کمتر از دو سال تمام دهستان‌های رمشک با دسترسی به داز که نوعی درختچه وحشی خرماست شروع به تولید صنایع‌دستی کردن. در این مدت من برای هر چه باکیفیت‌تر شدن کارها یک کارگاه زدم و چند حصیرباف خبره از بلوچستان برای آموزش آوردم و بعد از آموزش به مرحله به بافی رسیدیم که خدا رو شکر خیلی زود از مرحله به بافی رد شدیم و همه مهارت حصیربافی گرفتن. الآن که ۴ سال از شروع اولیه ما می‌گذره حدود ۲۰۰ نفر تولیدکننده داریم و حصیر رمشک از هیچ به همه‌جا رسیده. امروز ما در حصیربافی در استان کرمان پیشرو هستیم و خدا رو شکر حصیر هامون رو به چند کشور هم صادر کردیم که خیلی خوب بود. در اکثر نمایشگاه‌های صنایع‌دستی کشور هم شرکت می‌کنیم»

حصیربافی روستاییان-منبع درآمد روستایی-مجله باسلام
حصیربافی روستاییان

حصیربافی منبع درآمد مردمان روستایی است

حصیربافی و سوزن‌دوزی حالا کارِ مردمان روستاست. آن‌ها با هر گره به جان حصیر، گره‌ای از مشکلات زندگی‌شان باز می‌کنند و تکه‌ای از خانه‌شان را می‌سازند. کارآفرینی خانم قلندری باعث شده مردمی که تا چند سال پیش جز یارانه دریافتی دیگری نداشتند، ماهیانه شش‌صدتا دو میلیون درآمد داشته باشند. خانم قلندری، دراین‌باره می‌گوید:

« خانواده‌هایی که تنها منبع درآمدشون یارانه بود الان درکنار یارانه حداقل ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان درآمد دارن که تعدادی از این حصیربافان درآمدشون از دومیلیون تومان هم در ماه عبور می کنه »

کسب درآمد با حصیر بافی-حصیربافان داز-مجله باسلام
حصیربافان داز

حصیر بافان داز، چشم انتظار مشتری

این روزها، حصیربافانِ قلعه گنج بیشتر از هر وقتی به حمایت نیاز دارند. از طرفی خریدن و داشتنِ محصولاتِ دستی در خانه می‌تواند حس خوبی به همه‌مان منتقل کند. خانم قلندری، در «باسلام» غرفه‌ای به نام «صنایع حصیری داز» ساخته است و حصیرهای زیبای اهالی را در آن به نمایش گذاشته. بدون شک من و شما می‌توانیم با خرید از آن‌ها، در رونق بخشیدن به کسب‌وکارشان نقشِ مؤثری داشته باشیم. شما می‌توانید با عضویت در سایت «باسلام» یک لینک دعوت هدیه بگیرید و لینک دعوت اختصاصی خود را برای دوستان و آشنایانتان بفرستید. با این روش هم خودتان و هم دوستانتان می‌توانید با تخفیف از غرفه صنایع حصیری داز خرید کنید. با خرید شما، چراغ خانه‌ای روشن خواهد شد و سفره‌ای خوش آب و رنگ‌تر.

 «راهنمای کامل استفاده از لینک دعوت»


به اشتراک بگذارید:

دیدگاه ها

guest
2 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
انسیه
انسیه
4 سال قبل

با سلام به با سلام
من این مطلب را خواندم و اشک ریختم واقعا که کار خدا حرف ندارد و تنها اوست که مسبب السباب و رساننده روزی است.چقدر با خواندن این متن حالم خوب است,بی نهایت احساساتی شدم و خدا را شاکرم.باید ایران را بسازیم با تمام وجود,انقدر ظرفیت برای سرمایه گذاری و کارآفرینی در این خاک زرخیز هست که حتی از اسم بیکاری و فقر هم باید شرممان بیاید چه رسد به بودنشان.باید نگاهمان به پتانسیل های جنوب کشورمان تغییر کند باید صنایع چوبی و حصیر سازی در ابعاد گسترده در جنوب و شمال کشور توسعه پیدا کند.به امید آن روز.پاینده ایران

سیده نرگس میرفیضی
سیده نرگس میرفیضی
4 سال قبل

قصه‌ی این آدم‌ها بی‌نظیر بود…
درود بر تمام مردم زحمت‌کش کرمان و دست‌های هنرمندشون ??

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x