تصویر چنین چیزی است: خانم قاسمی با دو تا از دوستانش و همسرش در شبهای رطوبتخورده و نیمهخنک بوشهر در حیاط خانهشان نشستهاند و بستهها را آماده میکنند. یکی خرماها را میگذارد توی پلاستیک بستهبندی، یکی درشان را میبندد و سرشان را با کنف یا روبان پاپیون میزند، یکی جملهای از امامعلی روی کاغذ مینویسد و آرزوی خانهای پرمهر برای مشتریها میکند و دیگری یادداشتها را به دستۀ پلاستیک وصل میکند و بستهها را مرتب کنار هم میگذارد. معمولاً در این شبها خانم قاسمی دایرکتهای اینستاگرام را هم بلند میخواند تا همه از نظرها، تشکرها و پیشنهادهای مشتریها انرژی بگیرند. میگوید مشتریها از احادیث یا آیات قرآنی که به بستههایشان وصل میکنیم خیلی خوششان میآید. آنها را میخوانند و خیلی وقتها پیشنهادهایشان را هم برایمان میفرستند. از نظر خانم قاسمی، این شبها بهترین قسمت کارشان است؛ کاری که حدوداً یک سال است راهش انداختهاند، خودش و همسرش.
از دل نخلستان
مهر ۹۸ بود که خانم قاسمی به فکر راه انداختن کار خانگی افتاد. میگوید شرایط کار کردن در بیرون از خانه را نداشته و خیلی علاقهای هم به آن ندارد. اگر توی خانه کار کند، میتواند هم به کارهای خانه رسیدگی کند و هم درآمدی برای خودش دستوپا کند. تقریباً یک سالی میشود که خرماهای نخلستانِ بزرگ فامیلشان، چهلکیلو چهلکیلو، توی دبه میروند و شیره میاندازند و بستهبندی و فرستاده میشوند به هر شهری که درخواست و مشتری داشته باشد. اوایل، نخلستان فقط صدکیلو بار داشت. بعد از این که سفارشها بیشتر شد، رسیدگی به نخلستان هم بیشتر شد و حالا بارِ آن به پنج تن هم رسیده است. تبلیغات کارش را در صفحۀ اینستاگرام خودش شروع کرد و بعد از چند ماه صفحۀ اینستاگرام جدایی برای کارش زد و بعد هم با باسلام آشنا شد. میگوید هر کدام ویژگیهای خودش را دارد و الان هر دو را با هم جلو میبرد. در اینستاگرام علاوه بر این که محصولات را میفروشد، دوستهای مجازی جدید هم پیدا میکند. در باسلام هم همین طور. مانند مغازهشان است و میتوانند با مشتری مستقیم سروکار داشته باشند؛ مثل این که بروید مغازه و علاوه بر خریدن جنس مدنظرتان با مغازهدار سلاموعلیکی هم بکنید. علاوه بر این، در باسلام بیشتر هم شناخته میشوند و دایرۀ مشتریهایشان گستردهتر خواهد شد. ماههای اول فقط خرما میفروختند. خرمای کبکابِ مخصوص بوشهر و دشتستان، از خرماهای بسیار مرغوبی که بیشترین تولید را در شهرهای جنوبی ایران دارد و مشتریهای خودش را هم در خیلی از کشورها دارد. میگوید میدیدیم همین خرماهای کبکاب را در شهرهای دیگر کارتن میکنند و برای براق شدنش شیرۀ مصنوعی یا آبنبات میزنند و چندبرابر میفروشند. ولی ما در بوشهر طور دیگری آنها را مصرف میکنیم. بعد از تکاندن درختها، میریزیمشان توی دبههای بزرگ و چندین روز منتظر میمانیم تا خرماها شیرۀ طبیعی بیندازند و آنها را با شیرۀ خودشان میخوریم. با خودمان فکر کردیم اگر خرماهای کبکاب خودمان را به همراه شیرۀ طبیعیاش بستهبندی کنیم و برای مشتری بفرستیم، کارمان حسابی میگیرد.
رساندن محصولات سالم و مقوی و طبیعی به همه جای ایران
تمام این دلایل کنار هم جمع شدند و فکر بیشتر کردن تولید خرمای کبکاب به سرِ خانم قاسمی و همسرش زد. میگوید همان چیزی را که هر سال برای خانوادۀ دونفرۀ خودمان درست میکردیم، حالا برای خانوادههای دیگر در جاهای دیگر هم درست میکنیم. میگوید شعارمان تولید محصولات سالم و مقوی و طبیعی است. بوشهر عالمی از خوراکیهای مقوی دارد که دوست داریم همه بشناسدنشان. به همین خاطر هم بعد از مدتی، ارده و قهوۀ خرما و ادویههای مختلف را به محصولاتمان اضافه کردیم.
میگوید بیشتر مشتریها از تهراناند، تعدادی هم از شهرهای شمالی و حوالی تبریز. میگوید در شهرهایی مثل تهران، آن طور که باید، خرمای مرغوب ندارند و همۀ خرماها کارتنی هستند؛ در رشت و تبریز و ارومیه هم همین طور. میگوید آدرسها را خودش روی بستهها مینویسد و دایرکتها را هم خودش پاسخ میدهد و آمار همۀ مشتریها دستش است، اما فرایند تولید کردن محصولات را با همسرش دونفری انجام میدهد. میگوید حدس میزدیم اگر مردم ببینند برای چنین کالای باکیفیتی چنین قیمتی در نظر داریم، مشتری میشوند. میگوید قیمت را طوری تعیین میکنیم که خیالمان راحت باشد به مشتری فشاری نمیآید. محصولاتی که ما میفروشیم، خواص زیادی دارند و مردم باید بتوانند این خوراکیهای مقوی را راحت بخرند. آن موقع میتواند مطمئن شود که سودش برکت دارد. میگوید اصلی که برای قیمتگذاری روی آن تأکید داریم، «آن چه برای خود نمیپسندی، برای دیگری هم نپسند» است. قیمتی را میگذاریم که خودمان اگر میدیدیم، میخریدیم.
حالا با تمام شدن تابستان، خانم قاسمی و همسرش آمادهاند تا در پاییز و فصل برداشت خرماها، تولید محصولاتشان را برای سال دوم شروع کنند، محصولات «بانوی نخلستان» را؛ این نامِ برند آنهاست. میگوید اگر سالِ گذشته، قصدشان از تولید خرما و شیرههای کبکاب کسب درآمد بیشتر بود، بعد از این یک سال، مهمترین وظیفۀ خودش و همسرش را شناساندن محصولات بوشهر به تمام شهرها میداند.