گیاهان از همان اولین روزهای خلقت دوست داشتند که یکجورهایی خودشان را وارد زندگی انسانها کنند. آنها اول از همه سری به باغچهها زدند و وقتی خوب دور ور بر انسانها را شلوغ کردند، یک تصمیم جدید گرفتند. آنها خیلی آرام در گوش پیرمرد هنرمندی راز حصیربافی با رشتههای گیاهی را گفتند.
به این ترتیب پای حصیربافی و محصولات حصیری به زندگی بشر باز شد. حصیربافی راه زیادی را طی کرده و کلی قصه و افسانه با خودش آورده است؛ اما داستان امروز ما راجعبه این افسانهها نیست.
ما امروز میخواهیم راجعبه دو وسیلهی کاربردی ساخته شده از حصیر یعنی کلاه حصیری و سطل حصیری صحبت کنیم.
کسی چه میداند؟ شاید هر کدام از این وسیلهها قصهی خودشان را داشته باشند. با ما و داستانهای حصیری باسلام همراه باشید.
صدای طبیعت را از میان تار و پود حصیربافی پیدا کنیم
قصهی حصیر و حصیربافی با نی و سایر دوستانشان به زمانهای خیلی قدیم برمیگردد، اما جذابترین داستانی که در آن حصیرها نقش اول را داشتند، مربوط به دوران صفوی و قصهی عشق شاه عباس به یک دختر حصیرباف است.
شاه عباس که عاشق هنر بودهاست، اولِ بازار چشمش به کلی فرش حصیری و جعبهی حصیری میخورد.
سرش را بلند میکند که قیمت نهایی را از فروشنده بپرسد که چشمش به جمال دخترک میخورد و مثل همهی داستانهای قدیمی، جناب شاه با دخترک حصیرباف ازدواج میکند و با خوبی و خوشی کنار هم زندگی میکنند.
فهرست:
حصیرها از آن موقع فهمیدند که میتوانند کلی در زندگی آدمیزاد جماعت اثرگذار باشند، بنابراین وقتی حصیربافها با یک داس بزرگ به سراغشان میرفتند، خیلی راحت از ریشههایشان خداحافظی میکردند و میرفتند تا در دستان استاد حصیرباف یک زندگی تازه را شروع کنند.
به خاطر اشتیاق حصیرها، این روزها بازار آموزش حصیربافی در تهران و سایر شهرها حسابی داغ است. حصیربافی با نی یا حصیربافی نخل کلی طرفدار دارد و اتفاقا شغل درآمدزایی هم هست!
وقتی سطل زباله حصیری از اسمش خوشش نمیآید
کارتون سطل سحرآمیز را یادتان هست؟ همان سطل آهنی که تقریبا هر جادویی از دلش بیرون میآمد؟ یکی از سطلهای حصیری ما عاشق این کاتون و انیمیشن بود.
یک روز این سطل تصمیم گرفت یکبار برای همیشه از سطل زباله حصیری بودن خداحافظی کند و وارد دنیای کودکی بشود.
او رفت یک روبان صورتی دور سرش بست و یک خرس قشنگ هم چسباند تخت سینهاش. اسم خودش را هم گذاشت سطل زباله حصیری اتاق کودک.
بچهها هم یک دل نه صد دل عاشقش شدند و از آن روز به بعد سطل ما تبدیل شد به یکی از اجزای جدا نشدنی اتاق بچهها. آغوشش شد جاییکه در آن عروسکها و کلی خردهریز و اسباببازی دیگر آرام میگرفتند.
[product id=132780]
رفقای سطل قشنگ ما هم خیلی زود قواعد بازی را یاد گرفتند. یکی از آنها یک تور سفید دور سرش بست و رفت گوشهی اتاق یک تازهعروس نشست و گفت: «من سطل حصیری لباسهای کثیف هستم.»
یکی دیگر هم با کلی متر و قیچی رفت و کنار دست یک خیاط جا خوش کرد و بلند اعلام کرد که از حالت سطل زباله حصیری بودن انصراف داده و حالا فقط تکههای پارچه را در دل خودش جا میدهد.
سطلهای حصیری در کنار سایر محصولات ساخته شده از حصیر میتوانند کلی کاربرد داشتهباشند و به زندگی رنگ و بوی اصالت بدهند.
از بین محصولات حصیربافی ، کلاه حصیری بزرگ به دل آفتاب میزند
تا به حال به تصاویر کتابهای کلاسیک دقت کردهید؟ مثلا همین جینایر خودمان یا حتی آنشرلی و رفقایش. این دوستان در یک چیز مشترک هستند؛ همهی آنها یک کلاه حصیری بزرگ خوش آب و رنگ روی سرشان دارند.
این کلاه حصیری به چه دردشان میخورد که حتی وقتی دیرشان شده بود هم باز از آن غافل نمیشدند؟ از آنجایی که خورشید جماعت با کسی شوخی ندارد و تابستان هم اصلا اعصاب ندارد، گرما و نور خورشید در این فصل سال حسابی به پوست حمله میکنند.
اینطور وقتها یک کلاه حصیری بزرگ دقیقا میتواند مثل یک سپر از صورت در مقابل آفتاب نامهربان محافظت کند.
[product id=75737]
کلاه حصیری سبک هم هست و به خاطر تخلخلهایی (همان سوراخهای ریز روی کلاه) که دارد، باعث میشود هوا داخل کلاه جریان داشتهباشد و در نتیجه مغزمان زیر آفتاب داغ تابستان نیمپز نشود!
حرف آخر
حالا که با حصیربافی به دل تاریخ و دوران صفویه سفر کردید و البته سری هم به دنیای انیمیشنها و کتابها زدید، شاید بد نباشد برای حسن ختام سری هم به بازار باسلام بزنید و از غرفههای فروش سطل حصیری و کلاه حصیری دیدن کنید.