قالی قصه‌گو


1,534

a-storyteller-carpet

قالی چنان ماجرای درهم‌پیچیده‌ای دارد که می‌تواند موضوعیک عمر تحقیق باشد (چنان که برای بسیاری بوده). شاید پنج هزار سال پیش فهمیدیم چطور از پشم نخ تولید کنیم و به هم گره‌شان بزنیم تا پارچه‌ای پرزدار شکل بگیرد. اما فکر نمی‌کردیم روزی این بافته‌ها بشوند قصه‌گوی روزگاران. فکر نمی‌کردیم در دلشان حرف‌هایی باشد از اقوام و فرهنگهای مختلف ایران.

شناخت قصه‌های مختلفی که پشت هر‌قالی وجود دارد به تبحری خاص نیاز دارد. همین است که می‌گویم شناخت کل ماجراهای قالی ایرانی کار عمر است.

قصه جغرافیا

سلیقه فرهنگی فرش‌بافان در سراسر ایران طی قرنها موجب شده تا میان نقوش مختلف دست به انتخاب و ترکیب بزنند و آثاری مختص منطقه خود به وجود بیاورند.
◾ قالی کرمان (که در خود کرمان به قالی راور مشهور است) بسیار پرگل و شلوغ است.
◾ فرش تبریز بسیار ریزبافت است.
◾ فرش خراسانی رنگهایی شاد و سرزنده دارد.

وقتی فرش دستباف هر منطقه را می‌خریم، در واقع بخشی از فرهنگ آن منطقه را با خود به خانه می‌آوریم. چیزی که از تخیل خلاق هنرمندان جوشیده و با واژه قابل بیان نیست. هیچ تاریخ‌نگاری با کلمات نمی‌تواند بگوید هنرمند ترکمن اسبها را چگونه می‌بیند و گلها برای او چه شکلی هستند. اما فرش از جغرافیای خود و از درون هنرمند سخن می‌گوید. شاید شما همین الآن روی نقش‌هایی نشسته باشید که روایت‌گر جهان درونی هنرمندان ایران است.

قصه نقش‌ها

کاشی‌کاری مسجد شیخ لطف الله را از روی قالی‌ها طراحی کرده‌اند یا برعکس؟ لچک و ترنج اول روی جلد قرآن‌ها بود یا قالی ایرانی؟ نمی‌دانیم! اما از جهتی هیچ تفاوتی ندارد. هنرمندان ایرانی، جدای از این که در چه هنری خبره باشند، گویی طی قرن‌ها در فضای واحدی تنفس کرده‌اند. دست به کاشی‌کاری مساجد ببرند یا نگارگری، یا جلدسازی، یا قالی‌بافی فرقی نمی‌کند؛ همه این آثار داد می‌زنند که ایرانی هستند. این حال و هوای مشترک، به مرور، عناصر مشترکی به وجود آورده که میان آثار هنری مختلف وجود دارد.

اما اگر دقت کنیم، این آثار از جهت‌های مختلفی با هم تفاوت دارند. اگر بخواهیم درباره قالی بگوییم، بسته به نسبتی که اجزای مختلف قالی با هم برقرار می‌کنند، هرکدام اسمی به خود گرفته‌اند.

معروف ترین طرح قالی، طرح «لچک و ترنج» است. یک گل بزرگ (ترنج) به شکل دایره، لوزی یا هشت‌پر در وسط قالی قرار دارد؛ در سه کنج درون قاب قالی دسته‌هایی از گلها به شکل مثلث قرار دارد. حال بسته به شکل گل‌هایی که میان لچک و ترنج قرار دارند؛ باز طرح‌های مختلفی وجود دارند. از این که بگذریم شناختن طرح گلدانی، بته‌جقه، هندسی، قابی، شکارگاه و … کار سختی نیست (برای توضیح بیشتر اینجا را بخوانید).

شاید از قالیچه سلمیان چیزی ندانیم، جز اینکه پرواز می‌کرد! اما قصه‌هایی که با مضمون آن ساخته شده، شبیه تارهایی هستند که طی قرنها یک‌به‌یک به دست داستان‌سرایان به هم بافته شده‌اند. شاید قالیچه سلیمان که ما را با خود به دل قصه‌ها می‌برد، خود تمثیلی از داستان هزاران انسانی باشد که تخیلشان فرش را به ما هدیه داد.

قالی هیچ‌گاه از فرهنگ ملی ما بیرون نبوده است. اگر دقیق‌تر بگویم، قالی راوی فرهنگ تاریخی ایران است. قالی ایران، هرجا که باشد و به دست هر کشوری که تقلید شود، باز داد می‌زند که چیزی از ایران را با خود دارد. چیزی که اگر از قالی بگیریمش، جز تار و پودی به شکل طرح از آن باقی نمی‌ماند.

 

 

 

 



به اشتراک بگذارید:

دیدگاه ها

guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x