بعضیها میگویند مادرشدن، لذتبخشترین حس دنیاست، اما در عین حال به شما حق میدهم که شک کنید. حتی بیشتر حق میدهم اگر یقهشان را بگیرید و بپرسید: دقیقا چه تصویری از فرزندپروری دارند؟
اینطور آدمها معمولا فراموش میکنند به شما بگویند که دنیای مادرها قرار نیست سراسر لذت باشد. در عوض ممنونِ کسانی باشید که به شما میآموزند هیچ وقت تصویر ایدهآلی از بچهدارشدن توی ذهنتان نباشد و واقعگرا باشید!
فهرست:
اگر میخواهید بدانید چرا، با این یادداشت همراه باشید.
قرار نیست قهرمان باشی
کسی که تصویر خیلی ایدهآلی از مادریکردن توی ذهنش باشد – چیزی مثل عکسهای گوگولی شبکههای مجازی که انگار که همه بیغمند و همه چیز عالی پیش میرود و کسی خسته نیست – وقتی خودش مادر میشود و در معرض انواع سختیها قرار میگیرد شاید احساس عمیق شکست و ناکامی به سراغش بیاید. چون مادری یعنی تقریبا هر لحظه، یک اتفاق پیشبینینشده در انتظار توست. پس خودت را ابرقهرمان ماجراها نبین!
بارداری اصلا شبیه توی فیلمها نیست
بله بارداری اتفاق شیرینی است اما کسی درون شما زندگی میکند که میتواند بهترین لحظهها و ثانیههای شما را به عجیبترین شکل ممکن خراب کند. بارداری را به شکل کارت پستالهای صورتی و آبی نبینید. بارداری یعنی اینها: تهوعهای آزاردهنده هر روزه، کمردرد، بیحالی، احساس سنگینی، نگرانی بابت سلامتی جنین و کلی اتفاقات دیگر که می تواند ۹ماه را اندازهی ۹۰سال کش بدهد.
فعلا با آینههای قدی خداحافظی کن!
هر چقدر قبلا باشگاه رفته باشید و رژیم گرفته باشید، لااقل اندازهی یک سال و خردهای باید با آن شکم تخت و هیکل روی فرم خداحافظی کنید. میشود پیشنهاد داد که مدتی بیخیال آینههای قدی شوید. شاید باور نکنید اما بعضیها دقیقا به همین خاطر، قید مادرشدن را میزنند.
پیش به سوی طوفان
اگر فکر کنید که سختیهای بچه توی آن ۹ ماه بارداری است و بعدش قرار است روزهای آرامتری داشته باشید، سخت در اشتباهید! به قول قدیمیها، تازه این ۹ ماه، چون بچه هنوز نیامده دوران راحتی شماست.
شب نخوابیدنها، کلافگیها، اینکه زبان بچه را نمیفهمید و دائم گریه میکند، اینکه باید توی هر شرایطی تصور کنید که فقط یک دست دارید! چون با دست دیگرتان همیشه بچهای به بغل دارید. این که بچه روی لباس مجلسیتان بالا بیاورد، یا آنقدر اذیت کند که مهمانی را برایتان عزا کند، این که درست مشق ننویسد و درسهایش را جدی نگیرد، اینکه همیشه هیجان نوجوانیاش را بیرون خانه جستجو کند و همیشه نگرانش باشید و … (یکی جلوی من را بگیرد لطفا)
به دنیای وارونه خوش آمدید
به شما گفتهاند باید هر دو ساعت یکبار به بچهتان شیر بدهید، اما او هر نیم ساعت ابراز گرسنگی میکند. یا مثلا توی مهمانیها باید خیلی خوشحال و شادمان به نظر برسید اما واقعیتش این است که با وجود نوزادی که در بغل گرفتهاید، لبخند گشادتان تبدیل به غنچهی پژمرده شده است. قرار است پوشک کار شما را راحت کند اما درست وسط عروسی، متوجه میشوید که شمارهی دو، پس زده به لباسها! یا درست وقتی که همهی آموزشها باید روی بچه جواب بدهد، توی جمع حرفی می زند که همه برمیگردند به شما چپ چپ نگاه میکنند. مادری، عالم تناقضهاست!
زایمان؛ دردناکترین درد دنیا
سزارین یا طبیعی؟ مساله این نیست که کدام روش بهتر است. هیچ کسی را برای انتخاب روش زایمانش نباید مواخذه کرد. چون هر مادری دوست دارد روشی را انتخاب کند که به نظرش میرسد آرامش بیشتری برایش میآورد.
اما خب… از آنجایی که زایمان با درد آمیخته است، هر دو روش هم با دردهایی همراهند که همهی عالم میگویند دردناکترین درد دنیاست. کسی را مادر میگویند که بالاخره پالسی از این دردها را کشیده و رویین تن از آن بیرون آمده است.
بیایید صادق باشیم
مادریکردن سخت است اما اگر کسی گفت شیرینترین اتفاق زندگیاش بوده، به رویش نیاورید و بغلش کنید. ما همه از رازهای هم با خبریم. با این حال بیایید همگی اعتراف کنیم که مادربودن بامزهترین شغلهای تمام وقت دنیاست که هر روز شگفتیهای خودش را دارد. میخواهید بدانید برای مادرشدن آمادهاید یا نه؟ همه چیز به این بستگی دارد که چهقدر اهل هیجان هستید 🙂
از طرف مامان سپیده
سخته
در عین حال لازمه
خوبه
ولی مسیولینش سنگینه
زیباست
اما
اول باید آماده شده باشیم
زنده باشید من هم با نظر شما موافقم ،♥️♥️♥️