Name: قاب ریموت ام وی ام 315و530فابریک
Brand: فروشگاه قفل برتر
SKU: 16888410
Price: 3278000 IRR
Availability: InStock
Rating: 4 (1 reviews)

بانک سامان

آسان پرداخت

بانک پاسارگاد

بانک سداد

saman

هشدار! 
 لطفا به هیچ وجه اطلاعات خصوصی مثل اطلاعات هویتی، کد اعتبارسنجی، رمز، اطلاعات حساب و سایر اطلاعات محرمانه&zwnj;ت رو توی چت برای کسی ارسال نکن، حتی برای اعضای تیم باسلام!
 پرداخت پول سفارش در باسلام فقط از طریق سبد خرید و درگاه بانک انجام می&zwnj;شه. در صورت پرداخت بیرون از باسلام (مثلا کارت به کارت و...) پشتیبانی باسلام، تضمین رضایت و بازگشت پولت رو از دست می&zwnj;دی.
 اگر توی چت، رفتار نامناسب یا مشکوکی از کسی دیدی، حتما گزارش کن.

هشدار! 
 لطفا به هیچ وجه اطلاعات خصوصی مثل اطلاعات هویتی، کد اعتبارسنجی، رمز، اطلاعات حساب و سایر اطلاعات محرمانه‌ت رو توی چت برای کسی ارسال نکن، حتی برای اعضای تیم باسلام!
 پرداخت پول سفارش در باسلام فقط از طریق سبد خرید و درگاه بانک انجام می‌شه. در صورت پرداخت بیرون از باسلام (مثلا کارت به کارت و...) پشتیبانی باسلام، تضمین رضایت و بازگشت پولت رو از دست می‌دی.
 اگر توی چت، رفتار نامناسب یا مشکوکی از کسی دیدی، حتما گزارش کن.

سوالات متداول خود را از ربات باسلام بپرسید

ربات باسلام (آزمایشی)

ثبت درخواست متنی برای پشتیبانی

تیکت غرفه داران

پرسش های متداول

در روزهای کاری ساعت 9 الی 17 ، از طریق تماس تلفنی در ارتباط باشید

تماس

ایمیل

کدپستی

قم، پردیسان، بلوار امام صادق، بلوار مولوی، پارک علم‌و فناوری استان قم، ساختمان شهید فخری‌زاده، طبقه‌ی اول، شرکت توسعه و تدبیر جوامع سلام (باسلام)

آدرس

شماره شما برای غرفه‌دار این محصولات و «شرکت پست ایران» ارسال خواهد شد.

10 درصد تخفیف محصول تا سقف 15 هزار تومان

پیامی که به منظور هشدار نمایش داده می‌شود.

جمعی از اهالی بازار گزارش دادند که شما تخلف داشتی. برای همین دسترسی شما محدود شده. اگه فکر می‌کنی اشتباهی رخ داده، به پشتیبانی باسلام بگو تا برات درستش کنیم.

به این بخش دسترسی نداری

جدید‌ترین

به ترتیب بیشترین تخفیف

بیشترین تخفیف

به ترتیب پرفروش ترین محصولات

پرفروش‌ترین محصولات

به ترتیب کمترین زمان آماده سازی

کمترین زمان آماده‌سازی

به ترتیب بیشترین ستاره

بیشترین ستاره

پیشنهاد غرفه‌دار

عمومی

کادو ولنتاین

گیفت تولد

گیفت حنابندون

گیفت دندونی

گیفت شب یلدا

گیفت عروسی

گیفت عقد

گیفت نمدی

گیفت نوزاد

گیفت موتور
مناسب یادبود تولد و هدیه مدارس به همراه تگ
متن تگ و در صورت درخواست عکس ارسال شود

ارسال توسط غرفه‌دار

در دسترس

گیفت موتور 

عددی

کسب و کار خونگی

قم

banners

highlights

notice

shelves

coupons

summary

city

video

channels

products

main_products

پست سفارشی

پست پیشتاز

پیک موتوری

فعال

گیفت  ویادبود خاتم قم (هنرکده خاتم)

زن

هنرکده خاتم

جرنی کاربر

زیارت عاشورا

تفسیر قرآن

صحیفه سجادیه

قرآن

مفاتیح

نهج البلاغه

سفرنامه کربلا اثر محمدرضا حدادپور نشر حداد

مغازه دار

مشهد

خراسان رضوی

غیرفعال

با ما روحتان را جلا بدهید

کتاب آراد

فاطمه هادی زاده

کتاب چاپی

101192-کتاب سفرنامه کربلا اثر  محمدرضا حدادپور جهرمی نشر حدادپور

موسسه فرهنگی کوثر

رمان و داستان

کتاب آخرین تابوت دو نفر در اتاق پشتی قهوه خانه با لپتاپ نشسته بودند و به محض اینکه قهوه چی گردنبند را برایشان برد ؛ دانه های درشت گردنبند را شمردند . به دانه هفتم که رسیدند ، خیلی با احتیاط آن را جدا کردند و زیر دستگاه حرارتی قرار دادن. وقتی آن قدر حرارت بالا رفت که آن مهره از هم باز شد ، یک میکروفلش داخلش بود ، آن را برداشتند و به لپ تاپ وصل کردند . نفر اصلی لبخندی از سر رضایت زد و به کنار دستی اش اشاره کرد که برو . چند دقیقه بعد و گفت : خسته نباشی ! گل کاشتی !

کتاب آخرین تابوت داستان هایی از چند شخصیت و اتفاقات عجیب در مسیرشان اثر محمدرضا حدادپور به نشر  حداد

غرفه فرهنگی کتاب رحیل

بن هور که انگار با کارد ته دلش را خراش داده باشند آهی از ته دل کشید و گفت: چند سال پیش آخرین بار بهترین دخترم رو در این فرودگاه بدرقه کردم دختری که ممکن بود نابغه نباشد اما همه چیز تمام بود. سال ها فقط شاگرد من بود همه چیزش از من بود از نطفه وحیاتش تا شغل و هویت ابو مجد پرسید چه اتفاقی افتاد؟

بن هور گفت: «تخصص او در حوزه عراق بود اما.... نفرین بعد از مدتی به تیکه گوشت به من تحویل دادن و گفتن این دخترته سلاخیذ شده بود!


خانه ای در حاشیه بغداد



دو تا سه ساعت گذشت رباب ماشین را به سلامت و بدون هیچ حاشیه ای به مقصد رساند. دو نفر کمک کردند و بدن مارشال را از صندوق عقب بلند کرده و به یکی از حجره های خانه ساده و روستایی منتقل کردند. سپس او را بر روی تختی که در آن حجره بود خواباندند. رباب و حنانه به خانه بغلی رسیدند. رباب به یکی از اتاق ها رفت و اما که در اتاق دیگری بود، او را ندید. حنانه به اما گفت: چند نفر از بهترین عزیزانم رو فرستادم



دنبال شوهرت خدا رو شکر پیداش کردن و اون الآن اینجاست.» اما خیلی خوشحال شد. در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود به حرفهای حنانه گوش میداد که میگفت بهش آرامش خاطر بده. همه چیزهایی که نیاز دارید، آماده است. هر مقدار که خواستید بمونید و با هم باشید. اگر بعدش خواستی بری، دلتنگت میشم. اما اگر بمونی و بذاری شوهرت کارش رو بکنه و با مزاحمش نشی ترتیبی میدم که همین جا بمونی و شوهرت هر وقت خواست بیاد و تو رو ببینه.



اما این قدر از این حرف حنانه خوشحال شد که برای اولین بار به آغوش حنانه رفت. آغوش مادرانه گرم و بزرگ ،حنانه او را مانند قطره ای که در دل دریا به آرامش می رسد، در خود نگه داشته بود. بعد از چند دقیقه، اما از در کوچکی که به خانه کناری راه داشت، وارد آن خانه شد. مستقیماً به سوی حجره ای رفت که مارشال در آنجا خوابیده بود. تا به مارشال رسید متوجه شد که چهره اش خسته و خشکیده است. در حالی که به پهنای صورتش اشک می ریخت یک پارچه و کاسه ای آب برداشت و به تمیز کردن چهره مارشال

پرداخت. بعد از یک ساعت مارشال به هوش آمد و دید همسر زیبایش کنارش نشسته، با عشق و مهربانی به او نگاه میکند و صورتش را از گرد و غبار پاک می کند. چند دقیقه طول کشید تا مارشال عقلش سر جایش بیاید و شوک بزرگی که از دیدن اما در آنجا برایش ایجاد شده بود، را هضم کند. نیم ساعت بعد مارشال چند قدم راه رفت دست و کمر خود را ورزش داد و پس از آن با اما نشسته و شروع به حرف زدن با هم کردند.



جلد دوم رمان امنیتی حیفا اثر محمدرضا حدادپور جهرمی از  نشر حداد

کتاب خوب من

بن هور که انگار با کارد ته دلش را خراش داده باشند آهی از ته دل کشید و گفت: چند سال پیش آخرین بار بهترین دخترم رو در این فرودگاه بدرقه کردم دختری که ممکن بود نابغه نباشد اما همه چیز تمام بود. سال ها فقط شاگرد من بود همه چیزش از من بود از نطفه وحیاتش تا شغل و هویت ابو مجد پرسید چه اتفاقی افتاد؟  بن هور گفت: «تخصص او در حوزه عراق بود اما.... نفرین بعد از مدتی به تیکه گوشت به من تحویل دادن و گفتن این دخترته سلاخیذ شده بود!   خانه ای در حاشیه بغداد    دو تا سه ساعت گذشت رباب ماشین را به سلامت و بدون هیچ حاشیه ای به مقصد رساند. دو نفر کمک کردند و بدن مارشال را از صندوق عقب بلند کرده و به یکی از حجره های خانه ساده و روستایی منتقل کردند. سپس او را بر روی تختی که در آن حجره بود خواباندند. رباب و حنانه به خانه بغلی رسیدند. رباب به یکی از اتاق ها رفت و اما که در اتاق دیگری بود، او را ندید. حنانه به اما گفت: چند نفر از بهترین عزیزانم رو فرستادم    دنبال شوهرت خدا رو شکر پیداش کردن و اون الآن اینجاست.» اما خیلی خوشحال شد. در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود به حرفهای حنانه گوش میداد که میگفت بهش آرامش خاطر بده. همه چیزهایی که نیاز دارید، آماده است. هر مقدار که خواستید بمونید و با هم باشید. اگر بعدش خواستی بری، دلتنگت میشم. اما اگر بمونی و بذاری شوهرت کارش رو بکنه و با مزاحمش نشی ترتیبی میدم که همین جا بمونی و شوهرت هر وقت خواست بیاد و تو رو ببینه.    اما این قدر از این حرف حنانه خوشحال شد که برای اولین بار به آغوش حنانه رفت. آغوش مادرانه گرم و بزرگ ،حنانه او را مانند قطره ای که در دل دریا به آرامش می رسد، در خود نگه داشته بود. بعد از چند دقیقه، اما از در کوچکی که به خانه کناری راه داشت، وارد آن خانه شد. مستقیماً به سوی حجره ای رفت که مارشال در آنجا خوابیده بود. تا به مارشال رسید متوجه شد که چهره اش خسته و خشکیده است. در حالی که به پهنای صورتش اشک می ریخت یک پارچه و کاسه ای آب برداشت و به تمیز کردن چهره مارشال  پرداخت. بعد از یک ساعت مارشال به هوش آمد و دید همسر زیبایش کنارش نشسته، با عشق و مهربانی به او نگاه میکند و صورتش را از گرد و غبار پاک می کند. چند دقیقه طول کشید تا مارشال عقلش سر جایش بیاید و شوک بزرگی که از دیدن اما در آنجا برایش ایجاد شده بود، را هضم کند. نیم ساعت بعد مارشال چند قدم راه رفت دست و کمر خود را ورزش داد و پس از آن با اما نشسته و شروع به حرف زدن با هم کردند.  

کتاب سفرنامه کربلا  به قلم محمد رضا حدادپور جهرمی  از انتشارات حداد

فروشگاه کتابستان معرفت قاین

کتاب آخرین تابوت دو نفر در اتاق پشتی قهوه خانه با لپتاپ نشسته بودند و به محض اینکه قهوه چی گردنبند را برایشان برد ؛ دانه های درشت گردنبند را شمردند .
به دانه هفتم که رسیدند ، خیلی با احتیاط آن را جدا کردند و زیر دستگاه حرارتی قرار دادن. وقتی آن قدر حرارت بالا رفت که آن مهره از هم باز شد ، یک میکروفلش داخلش بود ، آن را برداشتند و به لپ تاپ وصل کردند .
نفر اصلی لبخندی از سر رضایت زد و به کنار دستی اش اشاره کرد که برو . چند دقیقه بعد و گفت : خسته نباشی ! گل کاشتی !

نه اثر محمدرضا حدادپور ‌جهرمی با تخفیف ویژه نشر مصلی کتاب مستند داستانی نه اثر  حداد پور جهرمی آثار دیگر کف خیابون
رقعی شومیز

کتاب نه اثر محمدرضا حدادپور ‌جهرمی با تخفیف ویژه نشر مصلی کتاب مستند داستانی نه اثر  حداد پور جهرمی آثار دیگر کف خیابون

غرفه کتاب سلام

کتاب های مذهبی

کتاب سفرنامه کربلا از محمدرضا حدادپور جهرمی

کتابفروشیِ مبلِ بنفشِ کتابخورا

تیرکمان سنگی

تفنگ ترقه ای

تیر تفنگ ترقه ای

اسباب بازی پلیسی

اسباب بازی جنگی

تفنگ آب پاش

تفنگ اسباب بازی

دستبند پلیس

سرباز اسباب بازی

شمشیر اسباب بازی

کلت اسباب بازی

مسلسل اسباب بازی

تفنگ کلت اسباب بازی پوکه پران یکی از اسباب بازی های مهیج برای هدیه به کودکان و نوجوانان است.

تفنگ کلت اسباب بازی مدل soft bullet gun یکی از محصولات مورد توجه پسران در بازی های اکشن و پلیسی از جنس کاملا با کیفیت عالی برای کودکان شما ساخته  و تنظیم شده است . این تفنگ اسباب بازی با ظاهر جذاب این محصول در رنگ بندی متنوع را میتوانید به عنوان هدیه و یا برای کودکان خود بالای 12 سال تهیه کنید . این تفنگ شامل یک خشاب و 10 تیر اسفنجی است.

  تفنگ کلت اسباب بازی مدل Soft Bullet Gun :
جنس پلاستیک فشرده
با رنگ بندی جذاب
8 عدد پوکه و 10 عدد تیر

اقلام بسته بندی:
- کلت
- صدا خفه کن
- گلوله
- پوکه

رده سنی
+12

مدل

جنس
پلاستیک فشرده

مکانیزم
بادی
کلت

رنگ
آبی, سبز, صورتی, قرمز

اسباب بازی تفنگ کلت پوکه پران 99821

گرم

تهران

به ترتیب جدید ترین

فروشگاه اینترنتی توی نت  مجموعه ی کاملی از بهترین محصولات بازی و سرگرمی  را فراهم آورده تا نیاز یکایک شما عزیزان را برای خرید اینترنتی محصولات بازی و سرگرمی  برآورده نماید. این مجموعه، شامل انواع اسباب بازی دخترانه، اسباب بازی پسرانه، بازیهای فکری، اسکوتر، لگو، ماشین شارژی، محصولات بادی، موتور شارژی، اسباب بازی نوزادی و به طور کل مجموعه ای مجهز از اسباب بازیهای متنوع  است. همچنین میتوان به موارد دیگر از دسته بازی فکری مانند: روبیک، پازل،سودوکو و… اشاره نمود. شما می تواند خریدهای خود را با مناسب ترین قیمت از فروشگاه ما تهیه کنید


اسباب بازی توی نت

مرد

فرشاد گودرزی

امیر محمد رمضانی

خیلی تفنگ خوبی هست حتما بگیرد و ممنون از غرفه دار محترم بابات محصول خیلی خوبی که داشتن و ارسال سریع

عزیزی

کاملا بیخود و غیر قابل استفاده نهایتا دوبار ماشه رو بکشی تمام متعلقات داخلش می‌ریزه بهم

یزدان بصیر

سلام و عرض ادب خدمت آقای گودرزی بزرگوار بسته به دستم رسید ممنون بابت راهنمایی و حسن اخلاقتو ن و ارسال سریع بسته

مهدیه روحی

احمد

فاطمه اسدزاده

رضافاطومی

بسته بندی عالی، غرفه دار حرفه ای و محصول همانند تصویر، خیلی دوست داشتم عکس هم ارسال کنم اما پسرم قبل رسیدنم بازش کرد 😅

سید تقی موسوی

بسیار عالی هم بسته بندی هم خود محصول ممنون از فروشنده عزیز که یک چیز اضافه هم داخل بسته گذاشته بودن بدون هیچ آسیبی به دستم رسید من رضایت کامل دارم

Sir~percival

زهرا داوری

اخیرا، بیش از {n} نفر این محصول رو خریدند.

محصول پرفروش

رتبه 8 غرفه‌های برتر پرفروش

تفنگ اسباب بازی و مبارزه

جاسوئیچی دست ساز

جاسوئیچی عروسکی

با ریموت تاشو ام وی ام 315و530 فابریکی 
دارای کیفیت عالی 
دارای تیغه کلید جنس برنج
دارای لوگو خودرو
دارای دو عدد دکمه قفل باز و صندوق

قاب ریموت ام وی ام 315و530فابریک

بروجرد

لرستان

در انتخاب واحد زندگی ؛صداقت...
پیش نیاز همه درس هاست.