Name: صندل دخترانه مدل وینی
Brand: کیف و کفش بردیا
SKU: 3733807
Price: 3290000 IRR
Availability: InStock
Rating: 4 (1 reviews)

بانک سامان

آسان پرداخت

بانک پاسارگاد

بانک سداد

saman

هشدار! 
 لطفا به هیچ وجه اطلاعات خصوصی مثل اطلاعات هویتی، کد اعتبارسنجی، رمز، اطلاعات حساب و سایر اطلاعات محرمانه&zwnj;ت رو توی چت برای کسی ارسال نکن، حتی برای اعضای تیم باسلام!
 پرداخت پول سفارش در باسلام فقط از طریق سبد خرید و درگاه بانک انجام می&zwnj;شه. در صورت پرداخت بیرون از باسلام (مثلا کارت به کارت و...) پشتیبانی باسلام، تضمین رضایت و بازگشت پولت رو از دست می&zwnj;دی.
 اگر توی چت، رفتار نامناسب یا مشکوکی از کسی دیدی، حتما گزارش کن.

هشدار! 
 لطفا به هیچ وجه اطلاعات خصوصی مثل اطلاعات هویتی، کد اعتبارسنجی، رمز، اطلاعات حساب و سایر اطلاعات محرمانه‌ت رو توی چت برای کسی ارسال نکن، حتی برای اعضای تیم باسلام!
 پرداخت پول سفارش در باسلام فقط از طریق سبد خرید و درگاه بانک انجام می‌شه. در صورت پرداخت بیرون از باسلام (مثلا کارت به کارت و...) پشتیبانی باسلام، تضمین رضایت و بازگشت پولت رو از دست می‌دی.
 اگر توی چت، رفتار نامناسب یا مشکوکی از کسی دیدی، حتما گزارش کن.

سوالات متداول خود را از ربات باسلام بپرسید

ربات باسلام (آزمایشی)

ثبت درخواست متنی برای پشتیبانی

تیکت غرفه داران

پرسش های متداول

در روزهای کاری ساعت 9 الی 19 ، از طریق تماس تلفنی در ارتباط باشید

تماس

ایمیل

کدپستی

قم، پردیسان، بلوار امام صادق، بلوار مولوی، پارک علم‌و فناوری استان قم، ساختمان شهید فخری‌زاده، طبقه‌ی اول، شرکت توسعه و تدبیر جوامع سلام (باسلام)

آدرس

شماره شما برای غرفه‌دار این محصولات و «شرکت پست ایران» ارسال خواهد شد.

10 درصد تخفیف محصول تا سقف 15 هزار تومان

جمعی از اهالی بازار گزارش دادند که شما تخلف داشتی. برای همین دسترسی شما محدود شده. اگه فکر می‌کنی اشتباهی رخ داده، به پشتیبانی باسلام بگو تا برات درستش کنیم.

به این بخش دسترسی نداری

جدید‌ترین

به ترتیب بیشترین تخفیف

بیشترین تخفیف

به ترتیب پرفروش ترین محصولات

پرفروش‌ترین محصولات

به ترتیب کمترین زمان آماده سازی

کمترین زمان آماده‌سازی

به ترتیب بیشترین ستاره

بیشترین ستاره

پیشنهاد غرفه‌دار

عمومی

کتاب فرزندان مسجد چهل حکایت از کار فرهنگی در مسجد همراه با خاطراتی از شهدای فرهنگی مساجد کاری از انتشارت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی

کتاب حاضر، در 40 روایت به کار فرهنگی در مساجد پرداخته است. در هر قسمت از این کتاب، به مباحث جذب نیرو، برنامه های ورزشی و فعالیت های هنری پرداخته شده است که در هر قسمت یک شهید که آن کار را خیلی قشنگ انجام می داده است معرفی شده است.

(تغییر احتمالی قیمت کتابها از سمت ناشر است.)
تغییر قیمت از سمت ناشر است.

ارسال توسط غرفه‌دار

در دسترس

کتاب فرزندان مسجد چهل حکایت از کار فرهنگی شهدا در مسجد نشر هادی

گرم

مغازه دار

تهران

banners

highlights

notice

shelves

coupons

summary

city

video

channels

products

پیک موتوری

پست پیشتاز

فعال

با کتاب می‌شه عمیقاً لذت برد و فهمید. از جهت معنوی، تر و تازه بمانید!
ما می‌خواهیم کتاب وارد زندگی شما شود.
ممنونم که کتاب خوب می‌خوانید!

کتابفروشی اینترنتی قفسه

مرد

حمید درویشی شاهکلائی

محمد جواد محمدی

خیلی کتاب خوبیه 
محتوای خیلی خوبیم داده

علی سنقری

علی منصورسمائی

ساره و

مهدی خان آبادی

خانم کمالی

قاسمی

فروشگاه لوازم دیجیتال

کتاب چاپی

کتاب حاضر، در 40 روایت به کار فرهنگی در مساجد پرداخته است. در هر قسمت از این کتاب، به مباحث جذب نیرو، برنامه های ورزشی و فعالیت های هنری پرداخته شده است که در هر قسمت یک شهید که آن کار را خیلی قشنگ انجام می داده است معرفی شده است.

کتاب فرزندان مسجد (چهل حکایت از کار فرهنگی در مسجد، همراه با خاطراتی از شهدای فرهنگی مساجد)

رویای کتاب

کتاب شهیدان زنده اند چهل حکایت از حضور شهدا پس از شهادت اثر گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی
عنوان جدید کتاب: شهیدان زنده
قطع جدید: پالتویی
تعداد صفحات: 136 صفحه
روزی که رضا شهید شد، تا سه روز پای حجله گریه می‌کرد. بعد هم گفت: من می‌روم جبهه. از رضا خواسته‌ام تا قبل از چهلم او شهید شوم… چهلم رضا بود که خبر شهادت حسن را آوردند.

مادر رضا بسیار به او علاقه داشت. اصلاً نمی‌توانست دوری او را تحمل کند. مدتی بعد از شهادت رضا در بستر بیماری افتاد. لحظات آخرش را خوب به یاد دارم. گویی رضا را بر بالین خود می‌دید.

ناگهان گفت: رضاجان، نگران نباش، فقط سرم درد می‌کند. سرم را روی زانویت بگذار، سرم را توی دستانت بگیر. این آخرین جملاتش بود. فردا شب که خوابش را دیدیم در جمع شهدا بود. خیلی زیبا شده بود. گفت: خیلی خوبم و درد ندارم. رضا کنار من است و مراقب من!

همسرش می‌گفت: یک شب دخترم زهرا به شدت در تب می‌سوخت، از بس گریه کرد واقعی عاصی شدم. دیگر توان و قدرتی برای آرام کردن زهرا نداشتم. رو به عکس رضا کردم و گفتم: آقا رضا خسته شدم، خودت می‌دانی و این بچه! من که نمی‌توانم او را آرام کنم.

جانماز رضا همیشه همانجا که نماز می‌خواند پهن بود و عبایش تاشده روی آن قرار داشت. زهرا را گذشتم روی زمین، کنار جانماز. از خستگی چشمانم روی هم افتاد. چشم که باز کردم، به خودم که آمدم دیدم خبری از صدای گریه زهرا نیست! از جا پریدم. زهرا کنار جانماز رضا آرام خوابیده بود. دست به پیشانی‌اش زدم، دیگر از آن تب سوزان هم خبری نبود. چشمم رفت به سمت جانماز، دیدم عبای رضا گویی پوشیده شده و دوباره روی جانماز افتاده!
تغییر قیمت احتمالی از سمت ناشر است.

کتاب شهیدان زنده اند چهل حکایت از حضور شهدا پس از شهادت نشر هادی

دفاع مقدس

کتاب فرزندان مسجد (همراه با خاطراتی از شهدای فرهنگی مساجد )از انتشارات شهید ابراهیم هادی 

فروشگاه کتابستان معرفت قاین

کتاب فرزندان مسجد(شهید ابراهیم هادی)

فروشگاه کتاب حماسه

کتاب یاران ابراهیم مجموعه ای است از چهل حکایت از عاشقان شهید هادی است که با شهادت راهی سفر آخرت شدند؛ همچنین در این مجموعه، چهل حکایت از عنایات و کرامات شهید گردآوری شده است.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
یکی دو سال بود که همسایه دفتر انتشارات شهید هادی بودیم. دفتر در طبقه همکف ساختمان، و ما در طبقه اول بودیم.
شهید هادی را با خواندن کتاب سلام بر ابراهیم شناختم. نوروز سال ۹۷ و یک سال بعد از ازدواج، با همسرم به سفر راهیان نور رفتیم.
در منطقه فکه از خدا خواستم فرزندی به من عطا کند که ان‌شالله شبیه ابراهیم هادی باشد. خدا را شکر در همان سال پسرم به دنیا آمد.
اما یکی از شبها همسرم در محل کار مانده بود، آن شب احساس کردم سر و صداهایی از راه پله می‌آید!
خیلی ترسیده بودم. در ورودی را از داخل قفل کردم و خواستم بخوابم، اما هنوز این رفت و آمدهای مشکوک ادامه داشت. میترسیدم اما بالاخره خوابم برد. یکباره احساس کردم در می زنند! در را باز کردم. جوانی در راه پله ایستاده بود و سرش را به سمت پایین گرفته بود. نیم رخ صورتش را می دیدم. بدون اینکه من حرفی بزنم گفت: همشیره، نگران نباشی، ما مراقب شما هستیم.
باتعجب پرسیدم شما ابراهیم‌هادی هستی؟
گفت: نه ابراهیم رفته به کسی سر بزند و برمیگردد. من جعفر از رفقای آقای ابراهیم هستم. تا این را گفت از خواب پریدم.
صبح روز بعد همسرم برگشت. بلافاصله گفتم: برو پایین و از بچه‌های دفتر سوال کن در میان رفقای ابراهیم کسی به نام جعفر داریم؟ همسرم رفت و با کتاب بی قرار برگشت. تصویر روی جلد را نشانم داد. هنوز چیزی نگفته بود که گفتم خودش بود. همین آقا را دیشب در خواب دیدم که به من گفت نگران نباش، ما مراقب شما هستیم…

کتاب یاران ابراهیم (چهل حکایت از عاشقان شهید هادی است که با شهادت راهی سفر آخرت شدند) انتشارات شهید ابراهیم هادی

فروشگاه کتاب جان

کتاب فاطمیون چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای لشکر فاطمیون اثر گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی

«فاطمیون» زندگینامه و حکایت‌های شنیدنی از چهل شهید لشکر فاطمیون است که به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید ابراهیم هادی گردآوری شده است. فاطمیون مجموعه‌ای از نیروهای فعال شیعه و مبارز افغانستانی است که برای دفاع از حرم قهرمان کربلا، حضرت زینب کبری و حضرت رقیه(س) در مقابل تروریست‌های داعش در سوریه تشکیل شد. فاطمیون در سال ۱۳۹۰ هجری شمسی با استعداد یک گروهان اعلام موجودیت کرد، بعد تبدیل به تیپ مستقل شد و اکنون به نام لشکر شناخته می‌شود. در حال حاضر تعداد نیروهای این لشکر به بیش از ۲۰ هزار نفر می‌رسد. 

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: متولد سال ۱۳۴۵ رزمنده و پاسدار بازنشسته‌ی لشکر ۲۵ کربلای استان مازندران بود، او از رزمندگان شجاع دوران دفاع مقدس و جمعی نیروهای فاطمیون بود. بهمن سال‌ها به دنبال عاقبت به خیری و شهادت بود و خدا او را در جمع مدافعان حرم پذیرفت. شهید قنبری از اولین شهدای مدافع حرم مازندرانی بود که پس از نقض آتش‌بس توسط تروریست‌های تکفیری داعش و النصره، در بهار ۱۳۹۵ و محاصره‌ی شهر خان طومان سوریه به فیض شهادت نائل شد. یکی از دوستان شهید که از سال ۱۳۶۳ در دوران دفاع مقدس و دفاع از حرم با شهید قنبری دوست و همراه بوده خاطراتی از شهید را این‌گونه روایت می‌کند: بهمن از دیده‌بان‌های ماهر در سوریه بود. با اینکه دیده‌بانی می‌کرد معلم اخلاق برای دیگر رزمندگان بود و آن‌ها را نیز آموزش می‌داد. چندین بار موشک به نزدیکی مقر استقرار بهمن اصابت کرد اما او همچنان استقامت داشت و می‌گفت حاضرم روی خودم گرا بدهم که من را مورد اصابت قرار دهید اما حاضر نیستم به دست تروریست‌های مزدور آل سعود اسیر شوم. زمانی که از ساری به سمت دمشق اعزام شدیم بهمن بارها می‌گفت احتمال برگشتن من کم است و من در این مأموریت شهید می‌شوم.

همه کتابهای انتشارات شهید ابراهیم هادی را میتوانید با قیمت و تخفیف مناسب از کتابفروشی اینترنتی قفسه بخرید.

طرح جلد کتاب در چاپهای مختلف متفاوت است. ممکن است طرح جلد کتاب ارسالی متفاوت باشد.
تغییر قیمت احتمالی کتابها از سمت ناشر یا مرکز پخش است.

ما این کتاب را به همان قیمت قدیم ۴۰ هزار تومان میفروشیم! خریدارید؟

کتاب فاطمیون چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون نشر هادی

کتاب کبوتران حرم چهل روایت از دلدادگی شهدا به امام رضا(ع) اثر گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی
40 تا مطلب ناب شهدایی امام رضایی
مثلاً میدونید چی میشه یکی از شهدا شعر معروف «قربون کبوترای حرمت امام رضا» رو میگه؟
یا چرا جهان پهلوان تختی همه مدالهای خود را تقدیم حرم امام رضا کرد؟
از نقش امام رضا(ع) در صنعت موشک و عنایت ویژه به شهید حسن تهرانی مقدم چه می‌دانید؟

این کتاب خوب را خوب بخوانید!

کتب مناسب دهه کرامت و میلاد امام رضا
کتب مناسبت آخر صفر و شهادت امام رضا
تغییر احتمالی قیمت کتابها از سمت ناشر/مرکز پخش است.

کتاب کبوتران حرم چهل روایت از دلدادگی شهدا به امام رضا(ع) گروه فرهنگی و نشر هادی

برشی از کتاب:
روزی که رضا شهید شد، تا سه روز پای حجله گریه می‌کرد. بعد هم گفت: من می‌روم جبهه. از رضا خواسته‌ام تا قبل از چهلم او شهید شوم… چهلم رضا بود که خبر شهادت حسن را آوردند.

مادر رضا بسیار به او علاقه داشت. اصلاً نمی‌توانست دوری او را تحمل کند. مدتی بعد از شهادت رضا در بستر بیماری افتاد. لحظات آخرش را خوب به یاد دارم. گویی رضا را بر بالین خود می‌دید.

ناگهان گفت: رضاجان، نگران نباش، فقط سرم درد می‌کند. سرم را روی زانویت بگذار، سرم را توی دستانت بگیر. این آخرین جملاتش بود. فردا شب که خوابش را دیدیم در جمع شهدا بود. خیلی زیبا شده بود. گفت: خیلی خوبم و درد ندارم. رضا کنار من است و مراقب من!

همسرش می‌گفت: یک شب دخترم زهرا به شدت در تب می‌سوخت، از بس گریه کرد واقعی عاصی شدم. دیگر توان و قدرتی برای آرام کردن زهرا نداشتم. رو به عکس رضا کردم و گفتم: آقا رضا خسته شدم، خودت می‌دانی و این بچه! من که نمی‌توانم او را آرام کنم.

جانماز رضا همیشه همانجا که نماز می‌خواند پهن بود و عبایش تاشده روی آن قرار داشت. زهرا را گذشتم روی زمین، کنار جانماز. از خستگی چشمانم روی هم افتاد. چشم که باز کردم، به خودم که آمدم دیدم خبری از صدای گریه زهرا نیست! از جا پریدم. زهرا کنار جانماز رضا آرام خوابیده بود. دست به پیشانی‌اش زدم، دیگر از آن تب سوزان هم خبری نبود. چشمم رفت به سمت جانماز، دیدم عبای رضا گویی پوشیده شده و دوباره روی جانماز افتاده!

کتاب شهیدان زنده اند (چهل حکایت از حضور شهدا در دنیا پس از شهادت)

چکمه دخترانه

دمپایی دخترانه

دمپایی روفرشی دخترانه

صندل دخترانه

کتونی دخترانه

کتونی سفید دخترانه

کتونی لژدار دخترانه

کتونی مشکی دخترانه

کفش اسپرت دخترانه

کفش تابستانی دخترانه

کفش تخت دخترانه

کفش چرم دخترانه

کفش کالج دخترانه

کفش مجلسی دخترانه

کفش مشکی دخترانه

کفش نایک دخترانه

کفش ورزشی دخترانه

نیم بوت دخترانه

محصول برند وینی از کشور چین است زیره آن از جنس پلی اروتان و رویه آن چرم مصنوعی ، در سه رنگ بژ (سایز های ۲۹ ) مشکی (سایز ۳۰و۲۶) و (صورتی سایز  ۲۹) و سفید سایز ۳۰ موجود است.

صندل دخترانه مدل وینی

بندرانزلی

گیلان

main_products

پست سفارشی

فروشگاه کیف و کفش بردیا(هپی کیدز) تلاش میکند محصولات با کیفیت را با حداقل سود ممکن، بدون واسطه در اختیار شما هموطنان عزیز و گرامی قرار دهد.

کیف و کفش بردیا

آستارا

خانه و آشپزخانه

مد و پوشاک

مواد غذایی

آرایشی و بهداشتی

ابزارآلات و تجهیزات خودرو

فرهنگی، آموزشی و سرگرمی

کالای دیجیتال

ورزش و سفر

سلامت، درمان و طب

صنایع دستی

خدمات کسب و کار

همه

مدیریت غرفه

اطلاعیه‌ها

خرید‌ها

شبکه اجتماعی

چیزی که دریافت کردم با چیزی که سفارش دادم، نمی‌خونه

بسته‌ای که به دستم رسیده،‌ فاسد شده یا آسیب دیده

وزن یا تعداد محصولی که دریافت کردم، کمتر از مقدار سفارشمه

کیفیت محصولی که به دستم رسیده خیلی پایینه

پستچی، پیک یا... موقع تحویل بسته، درخواست پول کرد

از خرید منصرف شدم

متأسفانه بعضی از محصولات سفارشت رو غرفه‌دار نمی‌تونه تأمین کنه که در لیست زیر با عبارت «لغو‌شده» مشخص کردیم. در صورت تمایل شما به لغو سفارش در این مرحله، بلافاصله کل مبلغ پرداختی به کیف پولت بر‌می‌گرده.

سفارشت منتظر تأیید غرفه‌داره

تا پایان مهلت تأیید، [confirmedTime] مونده.

انصراف از درخواست لغو

شما روی این سفارش، درخواست لغو دادی که طی ساعات آینده تعیین تکلیف می‌شه.

غرفه‌دار مشغول آماده سازی سفارشته. [estimateTime] مونده تا ارسال.

مشاهده کیف پول

لغو سفارشت قطعی شد و مبلغ سفارش به کیف پولت برگشت.

غرفه‌دار مشغول آماده‌سازی سفارشته. با توجه به اینکه درخواستش برای ارسال با تأخیر رو پذیرفتی، [estimateTime] دیگه مونده تا ارسال.

با توجه به اینکه درخواست تأخیر غرفه‌دار رو نپذیرفتی، باید هر طور‌شده توی همون زمان قبلی ارسال کنه. در غیر این صورت سفارش لغو می‌شه، پول به شما برمی‌گرده و برای غرفه‌دار نمره منفی لحاظ می‌شه.

غرفه‌دار مشغول آماده‌سازی سفارشته. [estimateTime] مونده تا ارسال.

متأسفانه بعضی از محصولات سفارشت رو غرفه‌دار نمی‌تونه تأمین کنه که در لیست زیر با عبارت «لغو‌شده» مشخص کردیم.می‌تونی توضیحات غرفه‌دار رو ببینی.

مشاهده درخواست ارسال با تأخیر

غرفه‌دار این درخواست رو داره که سفارشت رو [delayTime] روز دیرتر برات بفرسته. از اینجا می‌تونی درخواستش رو ببینی و بهش پاسخ بدی.

[estimateTime] مونده تا زمان ارسال، ولی غرفه‌دار درخواست تأخیر داره

غرفه‌دار سفارشت رو ارسال کرده و باید تا حدود [deliveryTime] دیگه به دستت برسه. در صورت نیاز به هماهنگی، می‌تونی با غرفه‌دار گفت‌وگو کنی.

حداکثر تا 48 ساعت کاری بهت خبر می‌دیم. با غرفه‌دارت گفتگو کن، اینطوری معمولا مشکل زودتر حل میشه.

داریم مشکل نادرست بودن اطلاعات ارسال سفارشت رو پیگیری می‌کنیم.

حداکثر تا 72 ساعت کاری بهت خبر می‌دیم. با غرفه‌دارت گفتگو کن. اینطوری معمولا مشکل زودتر حل میشه.

داریم مشکل نرسیدن سفارشت رو پیگیری می‌کنیم.

حداکثر تا 72 ساعت کاری بهت خبر می ‌دیم. حتما با غرفه‌دارت گفتگو کن، اینطوری معمولا مشکل زودتر حل میشه.