«خلیج نقره‌ای» رمانی عاشقانه اثر جوجو مویز است که در یک شهر ساحلی رخ می‌دهد. این اثر مانند دیگر داستان‌های مویز، به صورت چندشخصیتی‌ است: داستان با کاتلین شروع می‌شود. او دختری است که در هفده‌سالگی توانسته کوسه‌ای عظیم را صید کند و به خلیج بیاورد و در رسانه‌ها اسم و رسمی برای خودش بسازد. حتی اسم او در کتاب رکورد‌ها نیز ثبت شده است. لیزا مک کالن نمی‌تواند از گذشتۀ خود رها شود، اما سواحل بکر و مردم خون‌گرم خلیج نقره‌ای امنیت و آزادی دلخواهش را به او می‌بخشند. دست‌کم برای دخترش، هانا، که این‌طور است. شرایط به همین شکل پیش می‌رود تا اینکه مایک دورمر اهل لندن که در یک شرکت سـرمایه‌گذاری کار می‌کند، با هدف تأسیس هتلی لـوکس در خلیـج نقره‌ای، به آنجا می‌آید و در یک هتل در کنار ساحل که متعلق به عمۀ لیزاست، ساکن می‌شود، اما به‌زودی متوجه می‌شود که نمی‌داند راجع به ساکنان عجیب‌وغریب هتل خلیج نقره‌ای چه فکری بکند؛ مخصوصاً دربارۀ لیزا که اسرارآمیز است. با پیشروی ماجرا، دنیاهای مایک و لیزا در این داستان فوق‌العاده جذاب، بر سر راه هم قرار می‌گیرند و مسیر زندگی این دو شخصیت را به‌کلی تغییر می‌دهند. درباره نویسنده جوجو مویز (متولد 4 اوت سال 1969 در لندن) روزنامه‌نگاری انگلیسی است که از سال 2002 به نوشتن رمان‌های عاشقانه مشغول است. او یکی از چند نویسنده‌ای است که دو بار برنده جایزه سال رمان عاشقانه از سوی انجمن نویسندگان رمان‌های عاشقانه شده‌اند. ...