تمام کمدی‌های نارایان رنگی از اندوه دارند. طنز لطیف و فقدان اعتراض در این آثار به یاد ما می‌آورد که در غرب کنونی آفرینش کمدی تا چه حد دشوار است- نوشتن لوده‌بازی یا قطعات بی بند و بار و جنجالی و هجو‌آمیز سهل است- اما کمدی به چارچوب قرارداد اجتماعی نیرومندی نیاز دارد که نویسنده از طریق آن در عین همدردی با قهرمانانش، خود را درگیر حوادث نمی‌کند. "گراهام گرین" به نظرم نارایان واقعا اهمیت زیادی دارد. تاثیر او را نباید دست کم گرفت. آدم‌های زیادی را می‌شناسم که تحت تاثیر چیزی کوچک، اما پر اهمیت از داستان‌های او قرار گرفته‌اند و آرزو دارند مثل او بنویسند..... از استادی و از کمدی نارایان با خبریم، اینها خصوصیاتی در خور تحسینند. باید از او با احترام یاد کرد. "و. س. نارایان" «مارگاریا»، کارشناس امور مالی در شهر مالگودی است. دفتر او زیر یک درخت انجیر هندی قرار دارد و لوازم دفترش عبارت است از یک دوات و قلم و برگه‌های درخواست وام با یک تعاونی که بزرگ‌ترین دارایی او در زندگی هستند. عده‌ای روستایی همیشه دور مارگاریا، زیر درخت انجیر می‌نشینند. همه با احترام خاصی به او می‌نگرند و در نظرشان او جادوگری است که قادرشان می‌کند مبلغ نامحدودی از بانک تعاونی وام بگیرند. اگر هدف نهضت تعاونی پیش‌برد صرفه‌جویی و حذف واسطه باشد، هردوی این هدف‌ها به واسطة مارگاریا زیر درخت انجیر با شکست روبه‌رو می‌شود. ...