Name: کتاب پدر (داستان های کوتاه از زندگی امام علی علیه السلام)
Brand: کتاب خوب
SKU: 144497
Price: 70000 IRR
Availability: OutOfStock
Rating: 4 (1 reviews)

web.public

بانک سامان

آسان پرداخت

بانک پاسارگاد

بانک سداد

saman

هشدار! 
 لطفا به هیچ وجه اطلاعات خصوصی مثل اطلاعات هویتی، کد اعتبارسنجی، رمز، اطلاعات حساب و سایر اطلاعات محرمانه&zwnj;ت رو توی چت برای کسی ارسال نکن، حتی برای اعضای تیم باسلام!
 پرداخت پول سفارش در باسلام فقط از طریق سبد خرید و درگاه بانک انجام می&zwnj;شه. در صورت پرداخت بیرون از باسلام (مثلا کارت به کارت و...) پشتیبانی باسلام، تضمین رضایت و بازگشت پولت رو از دست می&zwnj;دی.
 اگر توی چت، رفتار نامناسب یا مشکوکی از کسی دیدی، حتما گزارش کن.

هشدار! 
 لطفا به هیچ وجه اطلاعات خصوصی مثل اطلاعات هویتی، کد اعتبارسنجی، رمز، اطلاعات حساب و سایر اطلاعات محرمانه‌ت رو توی چت برای کسی ارسال نکن، حتی برای اعضای تیم باسلام!
 پرداخت پول سفارش در باسلام فقط از طریق سبد خرید و درگاه بانک انجام می‌شه. در صورت پرداخت بیرون از باسلام (مثلا کارت به کارت و...) پشتیبانی باسلام، تضمین رضایت و بازگشت پولت رو از دست می‌دی.
 اگر توی چت، رفتار نامناسب یا مشکوکی از کسی دیدی، حتما گزارش کن.

ثبت درخواست متنی برای پشتیبانی

تیکت غرفه داران

پرسش های متداول

در روزهای کاری ساعت 9 الی 17 از طریق تماس تلفنی در ارتباط باشید

تماس

ایمیل

کدپستی

قم، پردیسان، بلوار امام صادق، بلوار مولوی، پارک علم‌و فناوری استان قم، ساختمان شهید فخری‌زاده، طبقه‌ی اول، شرکت توسعه و تدبیر جوامع سلام (باسلام)

آدرس

شماره شما برای غرفه‌دار این محصولات و «شرکت پست ایران» ارسال خواهد شد.

10 درصد تخفیف محصول تا سقف 15 هزار تومان

جمعی از اهالی بازار گزارش دادند که شما تخلف داشتی. برای همین دسترسی شما محدود شده. اگه فکر می‌کنی اشتباهی رخ داده، به پشتیبانی باسلام بگو تا برات درستش کنیم.

به این بخش دسترسی نداری

جدید‌ترین

به ترتیب بیشترین تخفیف

بیشترین تخفیف

به ترتیب پرفروش ترین محصولات

پرفروش‌ترین محصولات

به ترتیب کمترین زمان آماده سازی

کمترین زمان آماده‌سازی

به ترتیب بیشترین ستاره

بیشترین ستاره

پیشنهاد غرفه‌دار

عمومی

آب آلبالو

آب انار

آب انگور

آب پرتقال

آب زرشک

آب سیب

تخم شربتی

خاکشیر

شربت آبلیمو

شربت آلبالو

شربت آلوئه ورا

شربت به لیمو

شربت بهار نارنج

شربت بیدمشک

شربت تمشک

شربت توت فرنگی

شربت زرشک

شربت زعفران

شربت سکنجبین

شربت عسل

شربت عناب

شربت کاسنی

شربت کامبوجا

شربت گل

شربت گل سرخ

شربت نعنا

🌾🌸 خاکشیر از گیاهان خودرو است که طبعی سرد و تر دارد.
🌸 در هوای گرم فصل تابستان از شربتهایی که با خاکشیر درست کرده اید، 🥤🥤 میتوانید استفاده کنید.

✅ خواص خاکشیر :

🧊🥵 درمان گرمازدگی درتابستان و رفع تشنگی است.

🌸 درمان و تسکین التهاب مجاری ادراری و کلیه هاست.

🌺 خاکشیر را برای پاک سازی کبد چرب استفاده می شود.

🌸 خاکشیر برای رفع بوی بد دهان مناسب است.

🌺☕ برای رفع یبوست ، خاکشیر را با آب جوش میل کنید.

👩 پوست صورت را روشن ، صاف و شفاف می کند و جوش صورت و لک های صورت را از ین می برد.

🌸 برای دفع سنگ کلیه مفید است.

🌺 خاکشیر برطرف کردن اسهال نیز هست.

😃 اگر تصمیم دارید وزن خود را افزایش دهید، هر روز صبح ، قبل از صرف صبحانه، 🥤 شربت خاکشیر با شیر 🥛 میل کنید.

ارسال توسط غرفه‌دار

در دسترس

خاکشیر سوپر و تمیز  نیم کیلویی گیاهینو

گرم

اصفهان

banners

highlights

notice

shelves

coupons

summary

city

video

channels

products

main_products

مرد

گیاهینو عمده فروشی

بازرگانی گیاهینوادویه وعطاری ارسال رایگان بالای520

پست پیشتاز

فعال

در این غرفه کلیه محصولات عطاری و سالم به صورت عمده در وزن های 1 کیلو به بالا برای فروشندگان و مصرف کننده های گرامی با قیمت ویژه موجود میباشد

خیلی عالی باکیفیت تمیز ممنون

اصغری

خوب بود،خاکشیر سبز رنگ هم باش بود ،ولی تمیز هم بود

رقیه معلایی

خیلی عالی سریع هم ارسال شد

فاطمه عبیدی

ایرانسلی

متشکرم از غرفه دار عزیز همه بسیار عالی بسته بندی شده بودند و بدستم رسید

شهناز تنگ شکر

ممنون از غرفه دار محترم کیفیت عالیه

افسانه

زانیار حق دوست

پر از دونه های سبز بود ،خام جمع کرده بودن انگار

zeinab barzin

واقعاً تمیز و باکیفیت بود؛ سپاس از فروشنده محترم

محمد مقدس پور

مهساحدادی

اخیرا، بیش از {n} نفر این محصول رو خریدند.

محصول پرفروش

کتابی با داستان های بسیار جذاب از زندگی امام علی علیه السلام و جملاتی ناب برای تحول در احساس و فکر و ساختن زندگی
گاهی وقت­ها خسته ­ای. خیلی!
روح و جسمت یک نوازش درست و حسابی طلب می­ کند… یک حال خوب، یک هوای پرنسیم، یک چشم­ انداز زیبا تا افق، یک تکیه­ گاه محکم، یک چشم امیدوار. 
یک کسی که مثل همه نباشد. همیشه باشد، هر جا و هر وقت که تو هوایش را کردی، او هوای تو را با قطره قطره باران وجودش، لطیف کند.
هوای بارانی نه؛ هوای آفتابی بارانی. هم آفتاب باشد، هم روشن باشد، هم قطره­ های باران.
دل پر از عقده، برای آدم­های ضعیف است. این عقده­ ها، کینه و نفرت و نفرین می آورد. این دل را نمی­ گویم، که به درد زباله می­ خورد.
دل خسته را می­ گویم که همه­ ی زار و نزار دنیا را ریخته دور و حالا دل، می ­خواهد یک کسی را داشته باشد که نورانی باشد… سرعتِ نورِ حضورش و قدرت تابش وجودش، وجود را روشن کند، ذهن را آرام کند، تپش قلب را منظم کند، اشک چشم را راه بیندازد و…


همیشه رفت و آمد با آدم های خوب حالمون رو بهتر می کنه. با خوندن کتاب پدر، با پدر مهربانمون؛ حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام رفت و آمد کنید، حالتون بهتر میشه..

بریده ای از کتاب
دخترانش را می­ نشاند روی پایش. 
در عرب رسم نبود « دخترداری»…
علی با آن­ها بازی می­ کرد. نازشان را هم می­ خرید. چنان محترم بزرگشان کرد که وقتی زینب وارد اتاق می­ شد، حسین مقابلش بلند می­ شد.
خودش خدا را یاد کودکانش می­ داد. 
ریشه ­ای، که حتی با تمام مصیبت­ها هم خشک نمی ­شد. 
ثمر دختر علی در کربلا بود که ماندگاری قیام برادر شد… حماسه ­ی زینب!
دختر را لوس نمی­ کرد، مقاوم بار می ­آورد. دختر را ضعیف نمی­ کرد، مجاهدت یادش می ­داد.
 دخترانه ­های دختران علی، مادرانه ­های دختران علی، شد زنانگی­ های کربلایی…
دختران علی یزید را خوار و خفیف کردند. 
علی پدر زن نمونه ­ی کربلاست. زینب آن­قدر شخصیت عظیمی دارد که می­ شود؛ زینب کبری

کتاب پدر (داستان های کوتاه از زندگی امام علی علیه السلام)

مغازه دار

قم

زن

کتابدار

کتاب خوب

پیک موتوری

پست سفارشی

غیرفعال

کتابهایی که توسط یک تیم با تجربه، نقد و گزینش شده رو معرفی میکنم.

خانه و آشپزخانه

مد و پوشاک

مواد غذایی

آرایشی و بهداشتی

ابزارآلات و تجهیزات خودرو

فرهنگی، آموزشی و سرگرمی

کالای دیجیتال

ورزش و سفر

سلامت، درمان و طب

صنایع دستی

خدمات کسب و کار

کتاب چاپی

در کتاب پدر، داستان هایی تربیتی- اخلاقی از زندگی حضرت علی (ع) میباشد، داستان هایی که باعث تحول فکری و روحی و رشد در انسان میشود.
.
برشی از کتاب:
دخترانش را می­ نشاند روی پایش.
در عرب رسم نبود « دخترداری»…
علی با آن­ها بازی می­ کرد. نازشان را هم می­ خرید.
چنان محترم بزرگشان کرد که وقتی زینب وارد اتاق می­ شد، حسین مقابلش بلند می­ شد.
خودش خدا را یاد کودکانش می­ داد.
ریشه ­ای، که حتی با تمام مصیبت­ها هم خشک نمی ­شد.
ثمر دختر علی در کربلا بود که ماندگاری قیام برادر شد… حماسه ­ی زینب!
دختر را لوس نمی­ کرد، مقاوم بار می ­آورد. دختر را ضعیف نمی­ کرد، مجاهدت یادش می ­داد.
دخترانه ­های دختران علی، مادرانه ­های دختران علی، شد زنانگی­ های کربلایی…
دختران علی یزید را خوار و خفیف کردند.
علی پدر زن نمونه ­ی کربلاست.
زینب آن­قدر شخصیت عظیمی دارد که می­ شود؛ زینب کبری
.
برای خرید تعداد بالا از موجودی استعلام بگیرید.

کتاب پدر  داستان های تربیتی و اخلاقی از زندگی امام علی(ع)

غرفه فرهنگی دال

مجموعه کتاب داستانی «مژده گل» در بردارنده داستان‌های کوتاهی از چهارده معصوم (علیهم السلام) برای گروه سنی کودک و نوجوان است که به قلم محمود پور وهاب و مجید ملا محمدی به تازگی به چاپ رسیده است.

این کتاب کودکان و نوجوانان را با زندگی حضرت علی (علیه السلام) در غالب داستان آشنا می سازد

مژده گل داستان هایی از زندگی امام علی علیه السلام - داستان کودک و نوجوان

فروشگاه جمکران

مجموعه کتاب داستانی «مژده گل» در بردارنده داستان‌های کوتاهی از چهارده معصوم (علیهم السلام) برای گروه سنی کودک و نوجوان است که به قلم محمود پور وهاب و مجید ملا محمدی به تازگی به چاپ رسیده است.

این کتاب کودکان و نوجوانان را با زندگی حضرت علی (علیه السلام) در غالب داستان آشنا می سازد.

مژده گل: داستان‌هایی از زندگی امام علی (علیه السلام) عدد

 افزودن به سبد خرید

افزودن به علاقه مندی

شناسه محصول: 9789649734330دسته: آثار ما, امام علی(ع), انبیاء و ائمه اطهار, دارای تاییدیه سامانه رشد, دوره ابتدایی, غدیر, کودک و نوجوانبرچسب: داستان, داستان امام علی, داستان زندگانی حضرت علی, داستان کودک و نوجوان, داستان مذهبی, داستان های کوتاه فارسی, قصه, قصه های مذهبی

توضیحات

مژده گل: داستان‌هایی از زندگی امام علی (علیه السلام)

مجموعه کتاب داستانی «مژده گل» در بردارنده داستان‌های کوتاهی از چهارده معصوم (علیهم السلام) برای گروه سنی کودک و نوجوان است که به قلم محمود پور وهاب و مجید ملا محمدی به تازگی به چاپ رسیده است.

این کتاب کودکان و نوجوانان را با زندگی حضرت علی (علیه السلام) در غالب داستان آشنا می سازد.

برشی از کتاب:

ابوطالب و بچه هایش با دیدن آنها خو شحال شدند. حضرت محمد (صلی ا لله علیه و آله)گفت: «عموجان! ما آمده ایم تا کمی از مشکلات شما را کم کنیم. اجازه بده هر کدام از ما، یکی از بچه ها را به خانه ی خود ببریم و از او نگه داری کنیم. » بعد به بچه هایی که کنار هم نشسته بودند، با مهربانی نگاه کرد و لبخند زد.
ابوطالب کمی توی فکر رفت. بعد از جا بلند شد و به اتاق دیگر رفت تا در این باره با همسرش «فاطمه بنت اسد » مشورت کند. همسرش دلش نمی آمد بچه هایش از او دور باشند. غصه اش گرفت. چشم هایش پر از اشک شد و گفت: «دوری از علی، طالب، جعفر و عقیل خیلی برایم سخت است. بدون آنها آشیانه ی دلم خراب میشود؛ اما مثل اینکه چاره ی دیگری نداریم! » ابوطالب گفت: «برای من هم دوری آنها سخت است؛ ولی سفره ی خالی سخت تر است. همان بهتر که از ما دور باشند، ولی گرسنه نخوابند. » ابوطالب و همسرش سرانجام تصمیم خود را گرفتند. ابوطالب رو به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) کرد و گفت: «عقیل پیش ما میماند؛ ولی میتوانید بقیه را ببرید. » حضرت محمد (صلی ا لله علیه و آله) دوباره نگاهی به بچه ها کرد. دلش می خواست فوری علی را انتخاب کند؛ اما به احترام عموهایش حرفی نزد، گذاشت اول آنها انتخاب کنند…

کتاب مژده گل: داستان‌هایی از زندگی امام علی (علیه السلام)

نوشته محمدپور وهاب نشر کتاب جمکران 

فروشگاه کتاب 24

کتاب فاطمه علی است داستان هایی کوتاه از بلندای سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام 

امیریان

17-1 ماهیت، مبانی و انواع سبک زندگی

________________________________________________________________________________________________________________________________________

فاطمه علی است - (داستان های کوتاه از بلندای سبک زندگی حضرت صدیقه طاهره علیهما السلام و امیر مومنان علیه السلام)

پخش کتاب فجر

25 کودک و نوجوان

________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

مژده گل: داستان هایی از زندگی امام علی علیه السلام

روایت داستانی از زندگانی امام علی علیه السلام

"آفتاب در محراب" سومین کتاب از مجموعه 14 جلدی "چهارده خورشید، یک آفتاب" می باشد که اختصاص دارد به زندگی اولین امام شیعیان حضرت علی علیه السلام. این کتاب از یک صد داستانک و با زبانی ساده با روایتی اجمالی و جذاب تشکیل شده است.

داستان هایی از زمان ولادت امامت و شهادت و سیره و سبک زندگانی امام اول شیعیان که در نوع خود کم نظیر است.

گزیده‌ای از متن کتاب آفتاب در محراب:

امیر مومنین علیه السلام که از اتاق بیرون آمد، پرسیدیم:

پیامبر چه گفتند؟ فرمود: (( آن حضرت هزار در از علم را برایم بشود، که از هر در هزار در به دیگر گشوده می‌شود و وصیت کرد که ان‌شاءالله به آن عمل می‌کنم.))

باور کردنی نیست، هزار در از علم که درون هر کدامش هزار در دیگر از علم بود.

کتاب آفتاب در محراب (چهارده خورشید، یک آفتاب) روایت داستانی زندگی امام علی علیه السلام

فروشگاه کتاب جان

داستان زندگی امام زمان، حضرت مهدی (عج)، پیش از تولد، تولد و کمی پس از آن را روایت می‌کند و در قصه‌ای موازی، سری به دنیای معاصر می‌زند که در آن اتفاقاتی در جریان است، اما امام همهٔ ما هنوز کنارمان حضور دارد و کمکمان می‌کند. با خواندن این کتاب که نثری روان و ساده دارد، می‌توانید با زندگی امام عصر بیشتر آشنا شوید و همچنین دربارهٔ ارتباط با این امام در عصر غیبت و نیز چگونگی انتظارکشیدن برای ظهور ایشان و مومنِ ایشان بودن بیشتر بدانید.
.
برشی از کتاب:
نامه‌ها و نوشته‌ها و امانت‌های مالی مردم همراهش بود. باید به امام تحویل می‌داد.
وقتی رسید سامرا، خبر، همه جا پیچیده بود؛ امام حسن عسکری(ع) دیگر بین ما نیست.
حالش دگرگون بود. دنیا بدون امام روشنایی نداشت برایش. می‌دانست که نمی‌گذرد زندگی بی‌ولی خدا.
کنار خانه‌ی امام که رسید، جعفر، عموی امام را دید ایستاده و همه به او تسلیت می‌گویند. ذهنش به‌هم ریخت. نه ردا و عبا و نه عمامه‌ی جعفر او را فریب نمی‌داد. می‌دانست که با خلیفه‌ی باطل عباسیان و دم و دستگاه آنها رفت‌وآمد دارد، می‌دانست که در خفا اهل باده و... است. می‌دانست که پسر امام است و عملش خلاف دستور امام.
رفت مقابل جعفر. نه جعفر از او پرسید، نه او از امانات چیزی گفت.
متحیر و گریان ایستاده بود. سر و صدایی شد. متوجه شد که می‌خواهند بر پیکر امام نماز بخوانند!
جعفر جلو رفت و ایستاد و پشت سرش عده‌ای.
در ذهنش گذشت که تنها یک امام بر بدن امام نماز می‌خواند، جعفر که... که جعفر دست بالا برد تا تکبیر اول را بگوید...؛
پسری زیبارو جلو آمد، عبای جعفر را گرفت و گفت:
- عمو، عقب بیا که من به نماز بر پدرم شایسته‌تر از تو هستم...
حالش، حال دگرگون قبل نبود، حال سردر‌گم و بی‌کسی. بعد از نماز ایستاد که همان پسر مقابلش قرار گرفت و فرمود:
- ای بصری؛ نامه‌ها و نوشته‌هایی را که همراهت هست بیاور.
اشک در چشمانش حلقه زد، دلش از دگرگونی به آرامش رسید. چشمش را بست و در دل چنان خدا را شکر کرد که تا به حال نکرده بود.
.
برای خرید تعداد بالا از موجودی استعلام بگیرید.