رمان، "احتمال مرگ یک مولف جوان"، داستان زندگی شخصیت جوانی است که ابعاد مختلف شخصیت‌اش را به صورت مستقل می‌بیند و در حالی که به یک انفجار درونی رسیده است، با همه این ابعاد به زندگی ادامه می‌دهد. هر یک از این شخصیت‌ها یا به طور مستقیم به روایت بخشی از وقایع مربوط به زندگی‌شان می‌پردازند و یا این که از طریق گفت و گوها‌یشان در روایت داستان دخالت می‌کنند. ماجراهایی که در این داستان روایت می‌شوند مقاطعی از دوران نوجوانی تا زندگی زناشویی راوی را در بر می‌گیرد. این وقایع از نظر زمانی از حضور راوی در جبهه جنگ و موجی شدن او در دوره نوجوانی آغاز می‌شوند و تا خیانت او به همسرش، نیز تا مرحله نویسنده و شاعر شدنش و مراحل دیگر در سنین بالاتر ادامه پیدا می‌کند. البته این ماجراها در یک خط سیر زمانی متوالی و مشخص گزارش نمی‌شوند، بلکه به صورت پراکنده و با یک نوع تداعی آزاد ذهنی روایت می‌شوند. در برش دیگری که به موازات ماجراهای داستان شکل می‌گیرد، شاهد درگیری نویسنده با سایر ابعاد شخصیتی او هستیم که به دلیل اختلاف نظر شدید بین آنها به ویژه اختلاف نظر درباره نحوه روایت داستان، چند نفر از شخصیت‌ها از سوی نویسنده حذف می‌شوند؛ اما به ترتیب دیگری در داستان حضور پیدا می‌کنند. همچنین یکی از فضاهای اصلی داستان، مکانی است که در آن همایش‌های کوچک ادبی جریان دارد. ...