Name: ریشه زعفران حدود 5 گرمی
Brand: فروشگاه ترنج2
SKU: 11184863
Price: 1250000 IRR
Availability: InStock
Rating: 4 (1 reviews)

web.public

بانک سامان

آسان پرداخت

بانک پاسارگاد

بانک سداد

saman

هشدار! 
 لطفا به هیچ وجه اطلاعات خصوصی مثل اطلاعات هویتی، کد اعتبارسنجی، رمز، اطلاعات حساب و سایر اطلاعات محرمانه&zwnj;ت رو توی چت برای کسی ارسال نکن، حتی برای اعضای تیم باسلام!
 پرداخت پول سفارش در باسلام فقط از طریق سبد خرید و درگاه بانک انجام می&zwnj;شه. در صورت پرداخت بیرون از باسلام (مثلا کارت به کارت و...) پشتیبانی باسلام، تضمین رضایت و بازگشت پولت رو از دست می&zwnj;دی.
 اگر توی چت، رفتار نامناسب یا مشکوکی از کسی دیدی، حتما گزارش کن.

هشدار! 
 لطفا به هیچ وجه اطلاعات خصوصی مثل اطلاعات هویتی، کد اعتبارسنجی، رمز، اطلاعات حساب و سایر اطلاعات محرمانه‌ت رو توی چت برای کسی ارسال نکن، حتی برای اعضای تیم باسلام!
 پرداخت پول سفارش در باسلام فقط از طریق سبد خرید و درگاه بانک انجام می‌شه. در صورت پرداخت بیرون از باسلام (مثلا کارت به کارت و...) پشتیبانی باسلام، تضمین رضایت و بازگشت پولت رو از دست می‌دی.
 اگر توی چت، رفتار نامناسب یا مشکوکی از کسی دیدی، حتما گزارش کن.

ثبت درخواست متنی برای پشتیبانی

تیکت غرفه داران

پرسش های متداول

در روزهای کاری ساعت 9 الی 17 از طریق تماس تلفنی در ارتباط باشید

تماس

ایمیل

کدپستی

قم، پردیسان، بلوار امام صادق، بلوار مولوی، پارک علم‌و فناوری استان قم، ساختمان شهید فخری‌زاده، طبقه‌ی اول، شرکت توسعه و تدبیر جوامع سلام (باسلام)

آدرس

شماره شما برای غرفه‌دار این محصولات و «شرکت پست ایران» ارسال خواهد شد.

10 درصد تخفیف محصول تا سقف 15 هزار تومان

جمعی از اهالی بازار گزارش دادند که شما تخلف داشتی. برای همین دسترسی شما محدود شده. اگه فکر می‌کنی اشتباهی رخ داده، به پشتیبانی باسلام بگو تا برات درستش کنیم.

به این بخش دسترسی نداری

جدید‌ترین

به ترتیب بیشترین تخفیف

بیشترین تخفیف

به ترتیب پرفروش ترین محصولات

پرفروش‌ترین محصولات

به ترتیب کمترین زمان آماده سازی

کمترین زمان آماده‌سازی

به ترتیب بیشترین ستاره

بیشترین ستاره

پیشنهاد غرفه‌دار

پرده ال ای دی

پرده حریر گلدار

آستر پرده

پارچه پرده

پرده آبی

پرده آشپزخانه

پرده آهنربایی

پرده اتاق خواب

پرده اتاق کودک

پرده اتاق نوزاد

پرده اداری

پرده پارچه ای

پرده پانچ

پرده پانچی اتاق خواب

پرده پذیرایی

پرده پنجره

پرده پنلی

پرده تزئینی

پرده تور

پرده جمع کن

پرده چوبی

پرده حریر

پرده حلقه ای

پرده حمام

پرده خانه

پرده دخترانه

پرده در

پرده راهرو

پرده رنگی

پرده ریسه ای

پرده ریلی

پرده زبرا

پرده زبرا آشپزخانه

پرده زرد

پرده ساتن

پرده سنتی

پرده سه بعدی

پرده شید

پرده صورتی

پرده طلایی

پرده طوسی

پرده فانتزی

پرده فلت

پرده قابی

پرده قرمز

پرده کتان

پرده کتیبه

پرده کرکره چوبی

پرده کریستال

پرده کلاسیک

پرده گلدار

پرده مخمل

پرده مدرن

پرده مکرومه

پرده منزل

پرده نمدی

پرده هازان

چوب پرده

گل پرده

نوار پرده

والان

پرده پارچه مخمل  و حریر  مخمل طلا کوب حریر ساده و بافت دار  رنگ دلخواه مزون دوزی مدل دلخواه رنگ  دل خواه قابل سفارش هست قبل از ثبت سفارش به پی وی مراجعه کنید

ارسال توسط غرفه‌دار

در دسترس

پرده پامچی مخمل ساده طلا کوب و حریر   شیش متر 

مغازه دار

خوزستان

اهواز

banners

highlights

notice

shelves

coupons

summary

city

video

channels

products

main_products

زن

خانم زاهدی

پرده استوور

پست پیشتاز

فعال

خانه و آشپزخانه

مد و پوشاک

مواد غذایی

آرایشی و بهداشتی

ابزارآلات و تجهیزات خودرو

فرهنگی، آموزشی و سرگرمی

کالای دیجیتال

ورزش و سفر

سلامت، درمان و طب

صنایع دستی

خدمات کسب و کار

7-2 فرهنگ پایداری دفاع مقدس

____________________________________________________________________________________________________________________________________________________

عدم انتشار

گداخته: خاطرات آزاده محمدعلی زردبانی

قم

- موجودیت کتاب هایی با قیمت خیلی ارزون
- تنوع زیاد
-امکان تهیه بیش از 50.000 عنوان کتاب از سراسر کشور
-بسته بندی مناسب و ارسال سریع به سراسر کشور
-تهیه و پخش عمده کتاب
-مهمتر از همه داشتن همراهان عزیزی مثل شما😘🌷

مرد

عبداله همتی فقیه

پخش کتاب فجر

پیک موتوری

با سلام و عرض ادب
خیلی از کتاب ها درون غرفه هست که موجودیشون رو صفر  نشون میده ولی اگر بهم اطلاع بدید میتونم اکثرشونو  براتون تهیه کنم!
سلامت و پیروز باشید🌹

رتبه 7 غرفه‌های پرفروش

کتاب چاپی



۳۹ کیلو تمام، داستان اسارت و آزادی یک نوجوان است.

کتاب خاطرات پسر روستایی نوجوانی‌ است که زودتر از زمان مقرر، سربازِ جبهه‌ جنگ شد و تنها یک سال بعد از اولین حضورش در جبهه در چنگال دشمن بعث به اسارت رسید.

حال ما هستیم و روز و شب‌هایی که حسین را در گوشه‌ی اردوگاه تکریت ۱۲ بزرگ و بزرگ‌تر کرد.

 

گزیده ای از کتاب ۳۹ کیلو تمام:

چیزی مثل جرقه توی سرم روشن شد! یاد اهواز افتادم؛ همان روزی که با حمیدرضا رفته بودیم مرخصی شهری. ساندویچ فلافل را تازه تمام کرده بودیم و داشتیم برای خودمان کنار کارون قدم می زدیم که نگاهم افتاد به یک پیرزن کولی. او هم نگاهم کرد و لا لهجه عربی اش گفت: پسرجان! بیا فالت را بگیرم. خندیدم و بی اختیار جلو رفتم. حمیدرضا هم با اصرار گفت: ولش کن! بیا بریم بابا! اینا همش دروغه. اما من رفتم کنار پیرزن سیاه چرده نشستم و سکه ای توی کاسه مسی جلوی پایش انداختم. دستش را از زیر چادر عربی و رنگ و رو رفته اش بیرون آورد و دستم را گرفت. خندیدم و چشمکی برای حمیدرضا زدم. او هم سری تکان داد و مثلا برایم تاسف خورد. پیرزن نگاهی به کف دستم کرد. انگشت های زبرش را روی خطوط هشتاد و یک دستم کشید و خیلی جدی گفت: این بار که رفتی جبهه، اسیر می شی! حمیدرضا پقی زد زیر خنده، اما من خنده ام نگرفت. دلم لرزید. نگاهی به نقطه های خالکوبی روی پیشانی پیرزن انداختم و دستم را از توی دستش بیرون کشیدم.


کتاب 39 کیلو تمام مستند داستانی خاطرات آزاده جانباز محمدعلی کریمی

فروشگاه کتاب جان

معرفی
کتاب حاضر خاطرات آزاده قدمعلی اسحاقیان از دوران تحصیل، جنگ و اسارت تا عضویت در کمیته جست و جوی مفقودان و تفحص است.
 مشخصات
نوع جلد
جلد نرم
قطع
رقعی
تعداد صفحات416
ناشر
خط مقدم
مصاحبه گر
امیرمحمد عباس نژاد

کتاب تن های محجر خاطرات آزاده ایرانی قدمعلی اسحاقیان کتاب دفاع مقدس 

غرفه کتاب باسلام

❌استعلام موجودی قبل از خرید یادتون نره ❌
کتاب شب های بی آسمان: خاطرات آزاده ایرانی رمضان علی زارعی

کتاب  پی دبلیو شب های بی آسمان کتاب شب های بی آسمان خاطرات آزاده ایرانی رمضان علی زارعی کتاب pw

باشیاکتاب

در حسرت دیدار: خاطرات آزاده سرافراز صادق توحید وند

کتاب تن‌های محجر برگرفته از اسم یکی از زندان‌های معروف در عراق است. این کتاب از مجموعه خاطرات روحانیون دفاع مقدس است.کتاب «تن‌های محجر»، خاطرات آزاده ایرانی حجت الاسلام قدمعلی اسحاقیان است.

از کتاب تن‌های محجر
مهمان دیگر و همیشگی سلولم، یک هزارپا بود. آن قدر بزرگ بود که واقعا فکر می کردم هزارتا پا دارد. می دانستم بودنش در سلول، غنیمت است، و شر حشرات کوچک را از سرم کم می کند. برای همین تصمیم گرفتم زندگی مسالمت آمیز را با او در پیش بگیرم.

‏‏زمانی که ما از لشکرمان جدا افتادیم و اسیر شدیم، کمتر از ده نفر بودیم. بعد از اسارت،‏‎ ‎‏عراقی ها ما را با اذیت و آزار و کتک بسیار به منطقه دیگری منتقل کردند و در آنجا‏‎ ‎‏کتفهای ما را محکم از پشت بستند.

چندین بار هم تصمیم به اعدام و به رگبار بستن ما‏‎ ‎‏گرفتند، ولی از این کار منصرف شدند. بعد هم ما را کنار خاکریزی نشاندند. با اینکه شب‏‎ ‎‏بود و تاریک بود، یک افسر عراقی آمد و عکس کوچکی از حضرت امام را مقابل ما‏‎ ‎‏گرفت و از ما خواست که به ایشان جسارت کنیم.

دستهای ما بسته بود و به هیچ وجه‏‎ ‎‏نمی توانستیم تکان بخوریم. همین طور که روی زمین نشسته بودیم، او عکس امام را‏‎ ‎‏مقابل صورتمان می گرفت، نفر اول عکس امام را بوسید.
افسر عراقی عکس را عقب‏‎ ‎‏کشید و گفت: جسارت کن. جسارت نکرد. بعد عکس را جلوی چند نفر دیگر گرفت.‏‎ ‎‏همه عکس را بوسیدند. سرانجام، او منصرف شد و ما را رها کرد؛ برای اینکه ما در کنار‏‎ ‎‏خاکریز بودیم و هر لحظه امکان داشت همه ما را به رگبار ببندند.‏

کتاب تنهای محجر - خاطرات آزاده ی ایرانی حجت الاسلام والمسلمین قدمعلی اسحاقیان

فروشگاه کتابستان معرفت قاین

کتاب چه کسی قشقره ها را می کشد
نویسنده: حجت شاه محمدی
زمانی که تجاوز عراق به خاک ایران آغاز شد سورن هاکوپیان، یکی از جوانان اقلیت‌ مذهبی کشور بود که به چشم خود اولین اقدامات متجاوزانه نیروهای صدام را دید. هاکوپیان که به همراه خانواده خود در خرمشهر زندگی‌ می‌کرد در همان دوران نوجوانی که طعم جنگ را در شهر خود چشید به خوبی ماهیت راستین آن را شناخت. هرچند خانواده‌ این رزمنده مسیحی در نهایت مجبور به ترک خرمشهر و نقل مکان به اصفهان می‌شوند اما او و برادرانش تجاوز به شهرشان را تاب نیاورده و داوطلبانه پای به جبهه نبرد می‌گذارند. سورن هاکوپیان در لشکر 84 خرم آباد در برابر تهاجم دشمن بعثی به ایستادگی پرداخت. وی تیر ماه سال 67 در حالی که در حال دفاع از خاک کشور در برابر یکی از حمله‌های گسترده عراقی‌ها بود از ناحیه پا مجروح شده و به محاصره نیروهای عراقی در آمد. خاطره هاکوپیان از لحظه اسارتش حاوی صحنه‌های تکان دهنده‌ای چون رد شدن تانک از روی مجروحان ایرانی است اما سرنوشت برای این رزمنده ارمنی آینده متفاوتی را رقم زد. او در حالی که مجروح بود توسط نیروهای عراقی به اسارت در آمده و مدت دو سال را در اردوگاه اسیران ایرانی در کشور عراق گذراند. سال‌های اسارت این رزمنده سرشار از خاطرات غم‌انگیز و بعضا حیرت آور است. این رزمنده مسیحی نمای متفاوت و روایت بکری را از هشت سال پایمردی مردان خدا در دفاع مقدس بیان می‌کند.

قیمت روی جلد 12 هزار تومان در سال 1396 است که با قیمت جدید 19000 تومانی فاکتور شده است و با همان قیمت قدیم خریداری شده فروخته میشود.

کتاب چه کسی قشقره ها را میکشد خاطرات آزاده جانباز مسیحی سورن هاکوپیان سوره مهر

کتابفروشی اینترنتی قفسه

خاطرات اسرای جنگ تحمیلی، خاطراتی است که مخاطب ادبیات مقاومت و پایداری را با بخش دیگری از جنگ آشنا می‌کند، بخشی که در کنار  دلتنگی‌ها و سختی‌های خاص خود، آن سوی جنگ را نیز با بیان جزئیات از اردوگاه‌ها به خواننده نشان می‌دهد.

«کوپه مطرب‌ها» کتابی است به قلم امیرمحمد عباس‌نژاد که دوران اسارت هشت ساله‌ی  یکی از سربازان کرمانی را روایت می‌کند. این کتاب که سومین کتاب با موضوع «روایت آزادگی» از این نویسنده و انتشارات خط مقدم است، اسارت هشت سال  محمد رنجبر در 2 اردوگاه مختلف عراق را برایمان به تصویر می‌کشد و با بیان جزئیاتی از آن جا و آن نوع زندگی، مسیر تکامل یک نوجوان به  مردی مقاوم و بزرگ شدن او در این راه را، در 27 فصل بیان می‌‌کند.  

راوی لابه‌لای خاطراتش از اسارت، گه‌گاه به دوران کودکی و نوجوانی‌ا‌ش نیز اشاره دارد و نمایی از  یک پسرک شهرستانی در  انقلاب را نشان می‌دهد، اگرچه  بخش اعظم کتاب به خاطرات او از دوران اسارت‌اَش در اردوگاه‌های عراق  می‌پردازد. 

اما آنچه این کتاب را از دیگر خاطرات اسرا متمایز کرده، حضور پسر خاله‌ی او محمود است که پس از چندین سال  اسارت و همراه یکدیگر بودن، به سازمان منافقین پیوسته و اردوگاه اشرف را به اردوگاه‌های کشور عراق ترجیح داده است. که قطعا سرنوشت او برای خواننده جذاب خواهد بود.

کتاب کوپه مطرب ها  (خاطرات آزاده جانباز مجید رنجبر)

خط مقدم

اسماعیل نذر آفتاب نوشته اکرم صدیقی کلاته، از مجموعه آثار مکتوب حوزه هنری خراسان شمالی است که خاطرات آزاده اسماعیل کریمیان شاددل از دوران هشت سال دفاع مقدس و اسارتش در اردوگاه های دشمن بعثی را دربر دارد.
در این کتاب که به همت حوزه هنری استان خراسان شمالی منتشر شده بخشی از خاطرات آزاده سرافراز، اسماعیل کریمیان شاددل را از دوران کودکی‌اش تا روزگارش در زمان انقلاب و حضورش در جبهه و اسارتش اردوگاه‌های دشمن را می‌خوانید.
او متولد روستای گرف از استان خراسان شمالی (خراسان آن روزها ) ست. در کتاب به اوضاع اجتماعی -اقتصادی و حتی رفتارهای سیاسی در دهه 30 به بعد را سعی شده در قالب در خاطرات دوران کودکی نوجوانی به نگارش در آید. تا برای خواننده امروزی کتاب معلوم شود انقلاب اسلامی ایران نتیجه چه رفتارهایی از وی رژیم پهلوی بوده است.
اسماعیل دوران دبیرستان را می گذراند که انقلاب می شود و با آن همراهی می کند. در تسخیر شهربانی بجنورد حضور دارد و سپس وارد بسیج می شود دوران آموزشی سختی را می گذراند و بالاخره به جنگ می رود. در عملیات های مسلم بن عقیل محرم و خیبر شرکت می کند که در نهایت در اسفند 61 و عملیات خیبر در قالب گروگان یاسین در حالیکه فرمانده دسته بوده به همراه رزمندکان دیگر به اسارت در می آید. سعی شده خاطرات دوران اسارات زندگی گروهی – زنده نگه داشتن امید و غلبه بر مشکلات را در قالب خاطرات ایشان به نگارش دراید.
سر انجام همراه دیگر اسرا در مرداد 69 به وطن باز می گردد و می بیند اتفاقات زیادی در جامعه افتاده و از جمله از دست دادن همسرش اما با این مشکلات هم کنار می آید و دوباره زندگی می کند.

گزیده ای از کتاب اسماعیل نذر آفتاب :

غروب چهارم اسفندماه شصت و دو بود و در حالی که از دو دست و پای چپ تیر خورده بودم و به شدت احساس ضعف می‌کردم، همراه بقیه بچه‌ها، به دست عراقی‌ها افتادیم و اسارت، با تمام هیبتش روی سرمان آوار شد. مرتب یاد جملهٔ پدرم می‌افتادم که می‌گفت تو نذر امام حسین هستی و باید در راه او بروی. سرنوشت نامعلومی در انتظار ما بود. خودم را به امام حسین سپردم و تسلیم سرنوشت شدم.
عراقی‌ها، من و تعدادی از بچه‌ها که در مجموع حدود 60 نفر می‌شدیم و اکثر ما زخمی بودیم جز تعداد اندکی که شاید 10 – 15 نفر بیشتر نبودند، زخمی بودیم، همگی را به اسارت گرفتند. در این لحظه‌ها بسیار خوشحال بودند از اینکه توانسته‌اند این تعداد اسیر بگیرند. حتی مجروح‌ها را هم جمع می‌کردند.
مجروحان را به وسیله برانکار بلند کردند. در مسیر کانال‌ها، عراقی‌ها داخل کانال آب شدند تا ما را از کانال‌های آب عبور دهند. عراقی‌ها تا گردن توی آب بودند و ما را روی دست عبور می‌دادند و همین که همه را از این موانع عبور دادند، سوار خودروها و نفربرهای زرهی کردند. آن هم به صورت خیلی فشرده و روی هم، روی هم. ما که مجروح بودیم و حدود پنج نفر، همگی‌مان را روی نفربر زرهی انداختند.
وقتی نفربر حرکت کرد، من که قدرت نداشتم اعضای بدنم را حرکت دهم و نمی‌توانستم تعادل خودم را حفظ کنم، سُر می‌خوردم؛ بالا و پایین می‌شدم و گاهی به این طرف و آن طرف، لیز می‌خوردم. اگر کسی توان داشت، کمک می‌کرد تا کناری‌اش به پایین پرت نشود. همین‌طور که درازکش افتاده بودم، گاهی اوقات احساس می‌کردم سرم روی شنی نفربر لیز می‌خورد و هر لحظه فکر می‌کردم الآن است که به پایین پرت شوم و زیر چرخ شنی نفربرها بروم و خمیر شوم.

کتاب اسماعیل نذر آفتاب : خاطرات آزاده اسماعیل کریمیان شاددل

زعفران مجتهدی

زعفران قائنات

پودر زعفران

ریشه زعفران

زعفران پوشال

زعفران دسته

زعفران سرگل

زعفران سوپر نگین

زعفران عباس زاده

زعفران نگین

گل زعفران

وزن خالص                  4/66
وزن با بسته بندی    10

🌸🌸خواص🌸🌸
 1)تقویت حافظه 
2)کاهش فشار خون 
3)تقویت بینایی 
4)بهبود عملکردقلب

  ریشه زعفران    حدود 5 گرمی

گرم

نا مشخص

اصفهان

شاهین شهر

کلاردشت

محمدرضاحاتمی

فروشگاه ترنج2

همه

مدیریت غرفه

اطلاعیه‌ها

خرید‌ها

شبکه اجتماعی

چیزی که دریافت کردم با چیزی که سفارش دادم، نمی‌خونه

بسته‌ای که به دستم رسیده،‌ فاسد شده یا آسیب دیده

وزن یا تعداد محصولی که دریافت کردم، کمتر از مقدار سفارشمه

کیفیت محصولی که به دستم رسیده خیلی پایینه

پستچی، پیک یا... موقع تحویل بسته، درخواست پول کرد