این دهه‌شصتی‌های پرانرژی


501

در بازار اجتماعی «باسلام» با کمی گشت‌وگذار توی غرفه‌ها متوجه می‌شوید که خانم‌های زیادی اینجا هستند و حس آشنای مادرانه در خیلی از غرفه‌ها به چشم می‌آید. می‌فهمی بانوانِ زیادی از روستاها و شهرهایی که پیش از این حتی اسمشان را نمی‌دانستی، کنار هم جمع شده‌اند. محصولاتی تولید می‌کنند که خاصِ شهر و روستایشان است. فکرِ این که می‌توانی صاحبِ هنرِ دستِ یکی از این بانوان بشوی، تهِ دلت را قلقلک می‌دهد!

با چند نفر از این خانم‌ها گپ کوتاهی زده‌ایم که شاید خواندنش برای شما جالب باشد. همه این خانم‌ها دهه‌شصتی هستند و پر انرژی! خانم‌هایی که ویژگی مشترک‌شان مادربودن است. از همه جالب‌تر این‌که خودشان هم از همان اول خود را یک مادر معرفی می‌کنند و بعد یک تولیدکننده، کارآفرین و فعال اقتصادی.

من دمنوش‌های کیسه‌ای درست می‌کنم!

سمیه شجری مدیرغرفه هلنانوش، تولیدکننده دمنوش‌های‌کیسه‌ای است. او مهندسی صنایع غذایی خوانده اما به خاطر فرزندانش کار اداری را کنار گذاشته و یک کسب‌وکار خانگی راه انداخته است. سمیه از لذتِ بودن در کنار بچه‌هایش می‌گوید:«رسیدگی به بچه‌هایم همیشه اولویت اول زندگی‌ام بوده»

سمیه پایتخت‌نشین نیست. در مشهدالرضا زندگی می‌کند و بی هیچ هیاهوی کاذبی چسبیده به کاری که حالا باعث شده اعضای خانواده‌اش را بیشتر از قبل ببیند.

«سمیه شجری» مدیر غرفه هلنانوش، تولیدکننده دمنوش‌های‌کیسه‌ای است.

از خودش که بپرسی وضع کار و کاسبی اش چه طور است، جواب می‌دهد:«خدا را شکر! درآمد خوبی دارم و برای هفت نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم کارآفرینی کرده‌ام.» سمیه برای خیلی‌ها – از کارگرها گرفته تا پیک‌‌های موتوری مشهد – شغل ایجاد کرده است.

از راه رسیدن به موفقیتش که بپرسی می‌گوید:«راستش خیلی سخت بود اما توانستم. البته با حمایت‌های همسرم. در ابتدا خودم از صفر تا صد کارها را انجام می دادم اما کم کم با بیرون‌سپاری توانستم هم حجم کارم را بالا ببرم و هم برای دیگران شغل ایجاد کنم.»

کیک‌های غیرمعمولی از یه آشپزخونه معمولی!

ندا کج‌بافیان اهل جنوب و مادر دو فرزند است. دستپخت درجه یکش در کیک و شیرینی باعث شده تا همسر و بچه‌هایش اولین مشتری‌های پروپا‌قرصش باشند! بعد هم برای گسترش کسب‌وکارش در «باسلام» غرفه‌ی «کیک وانیلا» را درست کرد تا کامِ همشهری‌هایش را هم شیرین کند.

البته نداخانم مثل تمام مادران دهه‌شصتی حواسش به تحصیلاتش هم بوده است. او کارشناسی تربیت بدنی دارد اما ماندن در منزل را به کارِ بیرون ترجیح داده است و با همین هنر توانسته درآمد هم داشته باشد.

ندا صاحب غرفه «کیک وانیلا» در باسلام است

جالب است بدانید که او کارگاه یا جای به‌خصوصی برای کسب‌وکارش ندارد، چون یک گوشه از آشپزخانه‌اش را برای این کار در نظر گرفته است! ندا می‌گوید بهداشت و تمیزی برایش در اولویت است و همیشه قبل از شروع، همه چیز را ضدعفونی می‌کند.

با دیدن عکس کیک‌های حرفه‌ای و جذابش تعجب می‌کنم که همه‌ی این‌ها را از دل یک آشپزخانه معمولی بیرون کشیده!

با دیدن عکس کیک‌های حرفه‌ای و جذابش تعجب می‌کنم که همه‌ی این‌ها را از دل یک آشپزخانه معمولی بیرون کشیده!

پرسیدم چه قدر از کسب‌و‌کار خانگی‌ات راضی هستی؟ بلافاصله جواب داد:«خیلی زیاد» ندا می‌گوید آوردن لبخند به لب‌های خانواده و همشهری‌ها برایش بیشتر از درآمد رضایت‌آفرین است. به همین خاطر همیشه دوست دارد کیکِ خانگی سالم و درجه‌یکی تحویلِ مشتری‌هایش بدهد.

من مامانِ اسباب‌بازی‌هام!

زینب‌سادات موسوی صاحب غرفه «مامان‌کوچولو» است؛ غرفه‌ای که پر از اسباب‌بازی‌های جورواجور است. اسباب‌بازی‌های دست‌ساز غرفه او، از جنس پارچه، نمد و چوب است و تنوع زیادی دارد.

زینب اهل اهواز است و سه فرزند دارد. هم خانه‌دار است و هم عاشق اسباب‌بازی‌ها! او از طریق این کار برای بیست نفر هم به صورت مستقیم و غیر مستقیم کارآفرینی کرده است.

زینب سه فرزند دارد. هم خانه‌دار است و هم عاشق اسباب‌بازی‌ها!

جالب است بدانید کارآفرینی او فقط در شهر خودش نیست. او در شهرهایی مثل شیراز، گنبد کاووس و رشت هم همکارانی دارد؛ شهرهایی که به‌ظاهر از هم دور هستند اما همه‌شان در غرفه «مامان کوچولو» دور هم جمع شده‌اند و اسباب‌بازی‌های دست‌ساز او را به دست بچه‌ها می‌رسانند.

از بین همکارهایش یکی با نمد اسباب‌بازی درست می‌کند، یکی با پارچه‌های رنگارنگ. چند نفری هم با تکه‌چوب‌های به ظاهر بی‌ارزش، اسباب‌بازی‌های عجیبی درست می‌کنند؛ اسباب‌بازی‌هایی که هر کدام قصه خودشان را دارند و قرار است روزی دل یک بچه را ببرند!

هر کدام از اسباب‌بازی‌های غرفه‌ی «مامان‌کوچولو» قصه خودشان را دارند

از حوزه علمیه تا عطاری

هاجر خجسته، اهل قم و صاحب غرفه «عطاری گل نرگس» است. صفر تا صد انتخاب، آسیاب و بسته‌بندی محصولاتش را هم خودش به عهده دارد. هاجر می‌گوید غرفه «گل نرگس» را دست‌تنها و با حمایت‌های همسرش شروع کرده است.

هاجر هم مثل بقیه‌ی غرفه‌دارهایی که معرفی کردیم، مادر است و یک فرزند دارد. در حوزه علمیه درس خوانده و علاقه‌اش به مباحث تغذیه او را به شغل عطاری کشانده است.

هاجر قصه‌ی شروع کسب‌وکارش را این‌طور تعریف می‌کند:«اوایل ادویه‌ای ساخته بودم که آن را رایگان به بقیه هدیه می‌دادم، اما متاسفانه قدرش را نمی‌دانستند! بعدها که کم‌کم به فکر فروش محصولاتم افتادم و برایشان تبلیغ کردم تازه آدم‌هایی را پیدا کردم که قدرشان را می‌دانستند»



به اشتراک بگذارید:

دیدگاه ها

guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x