یک سفارش کاملا سفارشی

به رسم هر روز هوا روشن شده بود، همانطور که روی تخت دراز کشیده بودم با چشمانی نیمه‌باز دستم را به سمت صندلی کنار تخت بردم تا گوشی را پیدا کنم. کمی این طرف، کمی آن طرف، پیدایش کردم. دیتای گوشی را روشن کرده و نوتیفیکیشین‌های باسلام، یکی پس از دیگری رسید. به رسم همیشه، همه اعلان‌ها را رد کردم و انگشتم را زدم بر روی آیکون آبی رنگ غرفه من تا از آن جا پیام‌های جدید را چک کنم‌.

چندین پیام داشتم؛ یکی درخواست تست مزاج‌شناسی کرده بود، دیگری جواب تست را ارسال کرده بود، یکی دیگر در مورد محتویات دمنوش آرام‌بخش سوال داشت و شخصی از شهری دور در مورد احتمال تداخل دمنوش بلغم با داروی تیروئید می‌پرسید. اما در بین این پیام‌ها، یک مخاطب روی محصول دمنوش سفارشی کیسه‌ای سوالش را مطرح کرده بود با این عنوان:

” سلام وقت بخیر. من یه ترکیب واسه اینکه صبح‌ها پر از انرژی و نشاط باشم و حوصله زیاد واسه انجام کارها داشته باشم و زود افت انرژی و انگیزه پیدا نکنم می‌خواستم. چون ظاهرا شخصی‌سازی درست کردن دمنوش رو فرمودید انجام میدین”.

پیشنهاد با خودت

درست آمده بود؛ این جا جایی بود که می‌توانست دمنوش شخصی خودش را با ترکیبات پیشنهادی خودش و در تعداد مدنظرش سفارش دهد. این جا همه چیز بر طبق نظر او پیش می‌رفت. همان چیزی که جای خالیش در خیلی جاها به چشم می خورد.

داستان از این جا شروع شد

دقیق در خاطرم نیست که چه شد که چنین محصولی را تعریف کردم؛ انگار یادم آمد. یک بار خانمی از من درخواست کرد که گیاهان مدنظر دمنوش آرام بخش را با گلاب بخیسانم و با نبات مخلوط و به صورت دمنوش کیسه‌ای تقدیم کنم. اگرچه این کار در تولید برای من مقرون به صرفه نبود و جواب رد به این درخواست دادم، اما تلنگری شد برای سفارشی‌سازی محصول در چهارچوب تعریف شده. تصمیم گرفتم یک عددی برای حداقل سفارش در نظر گرفته و آماده‌سازی آن شامل یک اصول متداولی باشد. این‌گونه بود که تصمیم بر ثبت محصولی با نام دمنوش کیسه‌ای سفارشی گرفتم و حال، اولین سفارش ثبت شده بود.

شروع گفتگوی دوستانه بین ما

از مشتری که فامیل بسیار بامسمایی داشتند پرسیدم که آیا گیاهان خاصی را مد نظر دارند؟ ایشان در پاسخ گفتند که چیز خاصی مد نظر ندارند و می‌خواهند از دانش من در رشته صنایع غذایی استفاده کنند تا ترکیبی عرضه کنم که انرژی بخش و حال خوب کن باشد.

کمی فکر کردم به این که کدام گیاهان را برای شادابی و افزایش انرژی، فرمول سازی کنم… به ایشان اعلام کردم که ترکیبی از رزماری، زعفران، دارچین، جنسینگ، چای سبز، هل، ژینکو بلوبا می‌تواند همان چیزی باشد که می‌خواهد.

رزماری با ساقه سبز و برگ‌های منظم شمشیری‌اش به خوبی بلد است که چگونه مغز را گرم کرده و به تلاش وادارد؛ زعفران هم که خودش مبین یک چهره خندان است و جنسینگ هم نشان از سرریز کردن انرژی دارد و کافئین چای سبز هم که کاربلد است، بوی هل هم باشد برای روح بخشیدن به این دمنوش. راستی گیاه ژینکوبلوبا اگر نباشد چگونه تزریق شود هوشیاری و سرحالی و تیزهوشی؟ به نظر می‌رسید این گیاهان به بهترین نحو دور هم جمع شده‌اند.

درخواست مخاطب

مشتری پرسید ایا امکان اضافه کردن گیاه آشواگاندا و گوارنا به این فرمول هست یا خیر؟ من هم که تمام هم و غمم، تهیه فرمولاسیونی براساس نیاز مخاطب بود جویای این دو گیاه شدم تا آن‌ها را تهیه و به ترکیب اضافه کنم. اما متاسفانه این گیاهان کمیاب در دسترس نبودند.

رفتم تا فرمول را برهمان اساس ابتدایی ترکیب کنم؛ اما دانش من می‌گفت کافئین چای سبز، جای خودش را بدهد به منتول نعناع و کمی گل محمدی و چای قرمز هم در این ترکیب جاخوش کنند و افسنطین بشود آن گیاه سرخوش‌کننده این سفارش شخصی. همه گیاهان تهیه شدند؛ از گیاه زرد رنگ افسنطین گرفته تا برگ سبز نعناع و گل‌های قرمز چای که چه زیبا در کنار هم بهترین رنگ‌آمیزی را رقم زدند.

آسیاب نوبت به نوبت

آسیاب را برداشتم تا تمامی رنگ‌ها بشوند تک رنگ. آسیاب که تمام شد در را برداشتم، گردی در هوا پیچید و عجب بویی؛ از بوی ناب هل بگویم یا از بوی خنک نعناع… آسیاب را خالی کردم و پودرهای یکرنگ را آماده تا بروند به سمت دستگاه و دو گرم دو گرم خودشان را جای دهند در کیسه‌ها. کیسه‌ها پر شده و سر هر کیسه پرس شد. نوبت به جای گرفتن درون سلفون‌ها و در نهایت بسته‌بندی نهایی رسید آن هم بسته‌بندی هلنانوش که با کلی ذوق و سلیقه با طرح اسطوخودوس طراحی شد؛ همان گیاهی که مظهر آرامش است. بعد نوبت رسید به به درج نحوه مصرف شخصی برای فرد مصرف‌کننده که دقیقا مطابق با نیاز خودش همه‌چیز پیش رفت.

ارسال دلگرمی

به مخاطبم پیام دادم و عکس تمام مراحل کار را ارسال کردم تا دلگرم باشد به آن چه به من سپرده است. این دمنوش کیسه‌ای قرار بود صبح و شب برود در یک فنجان آب جوش و اسوده خاطر کند کسی را که می‌‌خواست آرامش را تا بطن وجود خود سر بکشد. و در آخر پست دمنوش سفارشی با عشق انجام شد و بازخوردی پر از مهر لبریز کرد وجود من را؛ اما من نه افسنطین نوشیده بودم و نه هل.