سمیه مثل همیشه بساط یک دورهمی دوستانه را فراهم کرده بود. مدتها بود که همدیگر را ندیده بودیم .نرگس و سمیه هر دو شاد و خوشحال به نظر می رسیدند. ریحانه هم دست کمی از آن دو نداشت. میماند من و مریم که شغلهای دفتری داشتیم و باید صبحها یک زمان مشخصی از خانه بیرون می آمدیم و بعد هفت و هشت ساعت کار تکراری روزمره! باز در زمانی مشخص به خانه بر میگشتیم، بی هیچ تنوعی، درحالی که سخت خسته و کلافه بودیم از اوضاع خودمان.
کار در منزل + غرفه مجازی
همه ما پنج نفر تحصیلات دانشگاهی داشتیم با این تفاوت که دوستان ما در کنار درس و دانشگاه مهارتهای دیگری مانند خیاطی، صنایعدستی و آشپزی آموخته بودند.
فهرست:
تهیه غذای خانگی و سفارش آنلاین
آنطور که نرگس میگفت آشپزخانه کوچک خانه خودش، محل کارش است! غذاهای سنتی مانند، حلیم، کوفته و دلمه درست میکند و از طریق غرفهای که در فضای مجازی دارد سفارش غذا دریافت میکند. نرگس از کار و بارش راضی بود؛ چرا که معتقد بود:
ضمن اینکه درآمدی دارم میتوانم در خدمت همسر و دخترش باشد.
[bs-show-product id=46709]
تولید و فروش کرِمهای خانگی و طبیعی
سمیه در کار تولید و فروش کرمهای بهداشتی ـ گیاهی است. او نیز از طریق یک غرفهای که در فضای مجازی دارد کالا میفروشد. به گفته خودش:
نه سرما میکشد و نه گرما. از طریق تبلت یا گوشی کارهایم را انجام میدهم. ثبت سفارشها نیز از طریق فضای مجازی صورت میگیرد.
سمیه به کارش که تولید روغن و کرمهای گیاهی است بسیار علاقه دارد و از درآمدش راضی است. او به تازگی قرار است مادر شود؛ به همین علت باید در فضای امن و راحتی مانند خانه خودش کار و کاسبی انجام دهد. میگفت بخش کوچکی از فضای خانهاش را به تولید اختصاص داده و مجوزهای لازم را هم گرفته است. ضمن اینکه خواهر و بردارش را نیز به همین کار دعوت کرده است و آنها به او در زمینه تولید کمک می کنند؛ یک کسب و کار خانوادگی!
[bs-show-product id=59237]
دوخت لباس زنانه و فروش اینترنتی
ریحانه یک خیاط ماهر لباسهای سنتی است. مهارت سوزندوزیهای مختلف را با خیاطی ترکیب کرده است و کارهای زیبایی تولید میکند. یکی از نمونه کارهای خودش را پوشیده بود. تعدادی از آنها را در گوشی خودش داشت و بعضی از آنها را در غرفهاش گذاشته بود که تماماً فروش رفته بود و فقط عکسهایش باقی مانده بود که به ما نشانش داد.
با ریحانه، مادر و خواهر همسرش در تولید و فروش و ارسال سفارشها با او همکاری میکنند. ریحانه دو پسر سهساله دارد که دو قلو بودند؛ او خوشحال بود که هم میتوانست وظیفه مادریاش را انجام دهد و هم اینکه شغلی داشته باشد. میگفت:
خدا روزیرسان است؛ روزی حداقل ده سفارش تولید انواع لباس را دارم؛ از مجلسی گرفته تا چادر نماز و چادر بیرون.
حرف ریحانه خوشحالکننده بود. حالش خوش بود. همان جا ما چهار نفر سفارش دوخت لباس را به او دادیم. نشانیهای ما را گرفت تا پس از آماده شدن برای ما بفرستد؛ حتی سفارش رنگ و نوع پارچه را نیز به او دادیم.
[bs-show-product id=72770]
کارمندی یا کارآفرینی
مریم قبطه می خورد که چرا برای خودش شغلی دست و پا نکرده است و هر روز باید مسیر طولانی خانه تا سر کار را طی کند؛ تازه تا دو ماه دیگر باید وارد زندگی مشترک شود. ترسش این بود که با ازدواج دیگر نتواند کارش را ادامه دهد. شادی دوستانم که هم کد بانو بودند و هم شغلی داشتند برای من و مریم جالب بود. سمیه میگفت:
از خیلی جاها برای همکاری دعوت شدم ولی ترجیح دادم در خانه خودم کار کنم؛ این جوری خاطرم آسوده است که در خانه خودم کار می کنم.
از طرفی با وجود فضای مجازی، دیگر نگران پیدا کردن بازار و مشتری نیستم. ضمن اینکه خریداران تولیدات من فقط در شهر خودم خلاصه نمیشوند بلکه از همه کشور مشتری دارم.
صحبتها سخت گل انداخته بود من و مریم بیشتر شنونده بودیم؛ چون حرف های ما تازگی نداشت، ولی در عوض آنها به علت نوع کارشان حرفهای زیادی برای گفتن داشتند.
[bs-show-product id=64084]
دورهمی خوبی بود! باورم نمیشد که این زنان تا این حد توانایی داشته باشند که علاوه بر خود، افراد خانواده را نیز به کار مشغول کنند؛ با وجود اینکه سرمایه زیادی هم صرف نکرده بودند. مریم سخت ذهنش درگیر شده بود که او هم برای خودش شغلی خانگی دست و پا کند. او پرورش گلهای آپارتمانی را فرا گرفته بود پس فرصت خوبی بود تا آنچه را که درباره تولید و فروش محصولات «مشاغل خانگی» نمیداند از ریحانه بپرسد.
با اینکه قرار بود هزینه میز امروز مثل دو سال قبل دونگی پرداخت شود ولی نرگس همه ما را مهمان کرد. هنوز چهره خندانش از ذهنم محو نشده است که وقتی پای صندوق میرفت پول میزمان را پرداخت کند با خنده گفت: «خیلی کیف میده که پول دست رنج خودت رو برای دوستت خرج کنی».
[button href=”https://basalam.ir/new/page/vendors” align=”center” target=”_blank”]غرفههای باسلامی از سراسر ایران با محصولات متنوع[/button]