چه کسی فکرش را میکرد مجتبی رضایی که تا 10 سال پیش در اداره برق کار میکرد، امروز تبدیل به یک کارآفرین شده و برای خودش برند و کسبوکاری راه انداخته؟
از روزها و شرایط سخت زندگیاش میگوید؛ اینکه بعد از دیسک کمر، پول عمل و دکتر نداشته و 25 روزی خانهنشین میشود. بعد از این 25 روز، به این فکر میکند که حالا باید چه کاری کند؟ با خدا هم عهد میکند که هر کاری راه انداخت، 100 خانواده دیگر شریک کسبوکارش شود.
با گرفتن یک وام 80 میلیونی شروع میکند، هر ماه قسط میدهد و دریافتی خاصی هم ندارد. اما بالاخره روزهای خوب هم میرسد و این روزها برند مجتبی ماکت در باسلام برای خودش برو و بیایی دارد.
آقای رضایی میگوید بعد از تولید ماکتها، به بنکداران تهرانی تحویل میداده و آنها هم با قیمت 5 برابری به مشتریان میفروختهاند. اما بعد از گشتن و پیدا کردن باسلام خیالش بابت قیمت منصفانه محصولاتش راحت میشود. یک ساعت بعد از گذاشتن محصولاتش، سفارشی در غرفهاش ثبت میشود و اولین فروشش در باسلام را انجام میدهد؛ امروز میگوید یک تعهد قلبی به باسلام دارد که باعث میشود همه تمرکز و انرژیاش را روی غرفهاش در باسلام بگذارد. آقای رضایی حالا از غرفهداران قدیمی و بامعرفت باسلام است.