محسن چاوشی یک آهنگ دارد به نام خوزستان؛ یک جایی از آهنگ میگوید: بیدردا خوابیدن، اما تو بیدار، بیداری.
راست میگوید؛ این را از سفر سوممان به خوزستان با گوشت و پوست و استخوانمان درک کردیم. درست است که فصل خرماپزان را از دست دادیم ولی خوزستان را از همان اول گذاشته بودیم در لیست اولیه استانهایی که باید برویم. باسلامی خوزستانی کم نداریم راستش! در گزارش باسلام به غرفهدار هم گفته بودیم که خوزستان ششمین استان پرغرفه باسلام است. تازه، سومین شهری است که بیشترین مشتری باسلامی را دارد! دلایلمان برای سفر به خوزستان تکمیل تکمیل است.
باسلامیها 9م آبان بود که با یک کاروان 20 نفره راهی دزفول، اهواز، شادگان، آبادان و خرمشهر شدند. غرفههایی که اینبار انتخاب کردیم یک ربطی به نخل و دریا داشتند؛ از خرمای نخلستان غرفهی نوین خرمای جنوب تا ماهیهای تروتازهی دختر ماهیگیر.
این سفر هم مثل بسیاری از سفرهای دیگرمان، پر از یادگیری و تجربه بود. یاد گرفتیم شکست همیشه چیز بدی نیست، خانوادگی کار کردن چقدر حس و حال خوبی دارد، مهم نیست مغازهات 6 متر باشد یا 70 متر، کار و تلاش باعث میشود یک خانواده کنار هم رشد کنند، خلاقیت را وارد کارمان کنیم و از سختیها و چالشها نترسیم و … هزار هزار چیز دیگر.
سفرمان به شهرهای دیگر ایران ادامه دارد و ذوق دیدن باسلامیهای دیگر را داریم؛ رفقای دور اما نزدیکمان. ممنونیم از باسلام بابت این دوستی بادوام.
غرفههایی که در این سفر میزبان باسلام بودند:
سوغات سرای دزفول
خوزستان خاک گوهرخیز من دوستت دارم
واقعا شهرهای جنوبی مخصوصا شهرهای استان خوزستان بی نظیرن…
بااینکه به شهرما آمدید.ولی به غرفه من نیامدید.با ارسال تیکت دعوتون کردم.گفتن سفر های بعدی.
سلام، وقتتون بخیر. متاسفیم که نتونستیم این دفعه بیایم :(( اسم غرفهتون چیه؟
ارایشی بهداشتی
ممنونم ازتون.