شاید برای کسانی که در شهر متولد شدهاند و همه عمرشان را در شهر زندگی کردهاند، روستا نهایتا جای زیبا و خوشآبوهوایی باشد که میشود آخر هفتهها به آنجا سر زد و خستگی در کرد و دوباره به شهر برگشت و دیگر به آنجا فکر نکرد. ولی واقعیت این است که زندگی ساکنان شهر به صورت لحظه به لحظه تحت تأثیر شرایط روستاهاست و شهریها هم باید به اندازه روستاییها، دغدغه روستا داشته باشند. در این مطلب درباره دلیلش صحبت میکنیم.
امنیت غذایی همه مردم ایران وابسته به روستاهاست
شما حتی اگر شهر زندگی کنید، هر روز جزء مصرفکنندگان مواد غذایی اصلی یعنی نان و برنج و گوشت و مرغ و تخم مرغ و میوه و سبزی هستید. اگر از کیفیت نان راضی نیستید، اگر از بالا رفتن قیمت گوشت و تولیدات پروتئینی آزار میبینید، یعنی وضعیت تولید این محصولات در روستا ایدهآل نیست. اگر میوه باکیفیت در دسترستان نیست یا همه میوههایی که در دسترس شماست با کودهای شیمیایی و سموم تولید شدهاند، یک جای کار در روستا میلنگد. هر چه اهالی روستا سختتر زندگی کنند و مشکلات اقتصادی بیشتری داشته باشند و محصولاتشان را نتوانند به قیمت مناسب بفروشند، آسیبش به طور مستقیم به شهریها میرسد.
بعضی از مشکلات کیفیت تغذیه مردم شهر، به خاطر این است که سرمایه و ثروت کافی در روستاها وجود ندارد. سرمایه و ثروت کافی یعنی رشد دانش در اهالی روستا و بهبود فرایندهای تولید محصولات. همین پیشرفتهاست که در درازمدت باعث حذف مثلا کودهای شیمیایی میشود یا باعث میشود که برنج باکیفیت ایرانی بتواند با برنج نامرغوب خارجی رقابت کند یا قیمت تمامشده تولید محصولات روستایی کاهش یابد و به قیمت بهتری به دست مصرفکننده برسد. بنابراین، تقریبا سر هر میز یا سفره غذایی باید به فکر روستاها باشیم.
بیآبی از روستا شروع میشود، ولی شهرها را هم نابود میکند
شاید هنوز برای بسیاری از مردم ایران، مسئله بیآبی به یک بحران تبدیل نشده باشد؛ مخصوصا در شهرهای بزرگ که هنوز وقتی شیر آب را باز میکنید، آب شیرین و گوارا جریان پیدا میکند. ولی اگر کمی با مردم روستا رفت و آمد داشته باشید، به خوبی خواهید فهمید که تا جیرهبندی آب، راه چندان درازی در پیش نداریم و این نگرانی را روستاییها به خوبی لمس میکنند.
اما خوب است بدانید غیر از مسئله خشکسالی، حدود ۹۰ درصد هدررفت آب در ایران، در بخش کشاورزی است. ما برای تولید یک کیلو محصول کشاورزی، سه برابر بیشتر از میانگین استاندارد کشورهای پیشرفته، آب مصرف میکنیم. این یعنی که اگر قرار است آب لولهکشی شهرها هم چند وقت دیگر جیرهبندی نشود، لازم است که کشاورزی ما تغییر کند و این تغییر، بدون کمک ساکنان شهر امکان ندارد. از امروز هر بار شیر آب را باز کردید، بدانید که اگر قرار است از این نعمت محروم نشوید، باید به روستاها اهمیت بدهید.
مسئلهای به نام مهاجرت به مناطق شهری
بسیاری از ما شهریها، مانند من پدربزرگی داشتهایم که در روستا زندگی میکرده است، حتی پدرهای بعضی از ماها شاید در روستا متولد شده باشند. حتی احتمالا بسیاری از ما شهریها متولد روستا باشیم ولی امروز در شهر زندگی میکنیم و احتمالا دیگر هیچ نقشی در بهبود و پیشرفت روستای آباء و اجدادیمان نداشته باشیم. احتمالا جمعیتی با میانگین سنی بالا، در روستای آباء و اجدادیمان بدون کمک جوانترها مشغول کلنجار رفتن بینتیجه با بحرانهای روستا مانند خشکسالی و بیآبی و… هستند.
آن دسته از ما که متولد روستا هستیم، چرا امروز در شهریم و روستایمان را رها کردهایم؟ احتمالا به خاطر اینکه در روستا آینده روشنی از نظر تحصیلی و شغلی و جایگاه اجتماعی نداشتیم. چون دانشگاه خوبی نداشتیم، چون به اندازه کافی شغل نبود؛ چون دسترسی خوبی به امکانات رفاهی و موقعیتهای فرهنگی نداشتیم. چرا؟ شاید چون شهریها آن طور که باید متوجه اهمیت روستای ما نبودند و حالا ما هم تبدیل به شهریهایی شدهایم که اهمیت چندانی به روستاها نمیدهیم.
خالی شدن روستاها از جوانان قدرتمند و با انرژی، باعث سقوط آنها میشود. اکثر کارها نیازمند قدرت جمعیت جوان است. بهبود وضعیت کشاورزی، ایجاد پیشرفتهای فنی و بهینهسازی تولید در روستاها، نیازمند نیروهای جوان است و روستایی که از جوانانش محروم شود، از همه این پیشرفتها محروم میشود. حتی تجربه بزرگترها نیز بدون حضور جوانها، قابل اجرا نخواهد بود.
محیط زیست روستا و شهر وابسته به همدیگرند
امروز دیگر بسیاری از شهریها با مشکلاتی نظیر ریزگردها مواجه شدهاند یا مثلا خشکسالی و کاهش بارندگیها باعث آلودگی هوای محیط زندگیشان شده است. بسیاری از این مشکلات زیستمحیطی از روستاها شروع میشوند، ولی به روستاها محدود نمیماندند و کمکم سر از شهرها در میآورند. همه ما میدانیم که اگر محیط زیست روستاهای حوزه کارون از بین نرفته بودند، یا اگر دریاچه ارومیه خشک نشده بود، بسیاری از شهرها مثل اهواز نیز هوای بهتری داشتند. پس نمیشود در شهرها زندگی کرد و نسبت به محیط زیست روستاها بیتفاوت بود.
یک ساکن شهر، چه کاری برای روستا میتواند انجام دهد؟
ساکنان شهرها به شیوههای مختلفی میتوانند به حفظ روستاها کمک کنند که اولین قدم همین است که روستا برای شهریها مهم باشد. لازم است که روستاها را فقط به عنوان یک مقصد توریستی و تفریحی نبینیم؛ بلکه روستا را بخشی از محل زندگی خودمان بدانیم. اما به طور کاربردی، احتمالا مهمترین و مؤثرترین کارهایی که یک شهری میتواند برای حفظ روستاها بکند، اینهاست:
- در هنگام سفر به روستاها، به طبیعت و محیط زیست روستا احترام بگذاریم.
- اهالی روستا را پایینتر از خودمان ندانیم و متوجه باشیم که چقدر زندگیمان وابسته به هم و مکمل همدیگر است.
- از روستاها خرید کنیم. خرید از روستاها باعث میشود چرخ اقتصادی مردم روستا با قدرت و سرعت بیشتری بچرخد.
هر چقدر محصول بیشتری از روستاها خریده شود، اقتصاد روستاها رونق بیشتری خواهد داشت. وقتی از روستاها خرید میکنید، باعث افزایش موقعیتهای شغلی در روستا میشوید و باعث میشوید مهاجرت کمتری از روستاها اتفاق بیفتد. در واقع با خرید از روستاها به ثروتمندتر شدن اهالی روستا کمک میکنید و این ثروت در درازمدت باعث افزایش امکانات، پیشرفت کشاورزی و دامداری، افزایش دانش در روستا و هزار اتفاق خوب دیگر میشود. اگر امکان رفت و آمد دائم به روستاها را ندارید، میتوانید محصولات روستایی را از بازار اجتماعی باسلام نیز تهیه کنید و با پست تحویل بگیرید.
چند آمار برای نمونه:
شهریور 95: خانوارهای روستايی در شهرستان بابلسر با پرورش 95 هزار و 70 قطعه طيور بومی مانند مرغ، خروس و اردک، سالانه بیش از 20 تن گوشت سفید و 12 میلیون و 280 هزار عدد تخم مرغ بومی تولید میکنند.
بهمن 96: یش از ۲۴ میلیون راس دام سبک کشور در اختیار عشایر است/تولید گوشت قرمز