[b]یادگاریِ شیرین[/b] تمام روستا در خوابی شیرین است و پاتیلی در کارگاه کوچکی میچرخد. زنی پای پاتیل نشسته است و با شوق به مواد توی آن نگاه میکند. کارگاهی کوچک در روستای «قُمبَوان» از توابع دهاقان اصفهان. قصه از 150 سال پیش شروع میشود. بوی عید که در کوچه پس کوچههای قُمبَوان میپیچید، خانه شهربانو هم شلوغ میشده است. مردم کاسههای آرد در دست، پیش شهربانو میرفتند تا حلوای معروفش را بپزد. طعم شیرین حلوا با بوی بارانهای بهاری عجین و تبدیل میشد به خاطرههای از یاد نرفتنی. شهربانو که از دنیا میرود مردم سنتش را ادامه میدهند. یادگاریِ شهربانو نسل به نسل منتقل میشود تا میرسد به یکی از نوادگان دختریاش به نام «شهین فروغی». دوازده ساعت ایستادن پای پاتیل و هم زدن آرد و تنظیم شعله زیر آن بخشی از ماجراست. این کار از عهده هر کسی بر نمیآید. شهین خانم چشمش به شعله است و مواد توی پاتیل. هر روز ساعت شش غروب مواد را توی پاتیل میریزد و تا شش صبح فردا مراقبش است. بخشی از کار شبیه پختن سمنوست ولی نه دقیقاً مثل آن. کاری است تجربی و فقط از عهده شهین خانم بر میآید. مراقب است جوانه گندم ترش نکرده باشد، کم و زیاد سبز نشده باشد، آب اضافه کم یا زیاد نباشد، میانه کار برق نرود و پاتیل ثابت بماند. چند بار این اتفاق افتاده، دستگاه ایستاده و شعله خاموش نشده است. آن وقت جوانههای گندم به هم میچسبیدهاند و کندنشان از بدنه پاتیل قدرت ده مرد را میخواست. چند باری که این اتفاق افتاد، شهین خانم با خودش فکر کرد دیگر این کار را نکند. اما همان لحظه شوهر و بچهاش از راه رسیدهاند و کمکش کردهاند. پس دوباره قوت دل گرفت، حتی بیشتر از وقتی که شهردار و استاندار در نمایشگاهی طعم حلوا سوهانش را چشیده بودند و گفته بودند: «برای پذیرایی مهمانهای خارجی مناسب است». خاطراتش مثل حلوا سوهانش شیرین است. مثل زمانی که کارمند بانکی از مشهد تماس گرفته بود که «یک شیرینی قهوهای رنگ خوردهام. اسمش هم حلوا سوهانی است. توی مشهد از کجا گیر بیاورم» و خانم فروغی برایش چند بسته فرستاده بود. یا خانمی که از کرج زنگ زده و گفته بود «فکر کردم دارم سمنو میخورم، خیلی خوشمزه بود» و با او در نمایشگاه بینالمللی وعده دیدار گذاشته بود. فردا صبح که روستا از صدای گنجشکها بیدار میشود تمام مواد آماده است تا کارگرها حلوا سوهان فروغی قُمبوانی را آماده بستهبندی کنند. دیگر صبح شده و کارگاه پر از بوی شیرین شده است. پاتیل آخرین چرخهای خود را میزند. گنجشکهای قُمبوانی روی درختها میخوانند و حواسشان به کارگاه کوچکی است که از آن بوی یادگاری شهربانو میآید.
درباره یک زندگی
دستی زنانه اما کارآفرین شوخی نیست. بیشتر از چهل سال است که پا به پای کارهای خانه، از تلاش و کارآفرینی دست برنداشته است؛ در جایی به نام قُمبوان، روستایی در دهاقانِ اصفهان. پنج دوره پرورش قارچ، بافتن بیست ـ سی تخته فرش، 25 سال بافندگی با ماشین (سالی صدها دستمال)، باغداری، تاسیس گاوداری، پرورش مرغ، ساختن گلخانه، ایجاد کارگاه حلوا سوهانی و اشتغالزایی برای بیست خانم روستایی و ... کار قویترین مرد ایران نیست. همه این کارها به همراه خانهداری و بزرگ کردن چند بچه از کسی مثل خانم شهین فروغی بر میآید.
درباره یک مکان
دو راهی کارمندی یا کارآفرینی سال 1354 دیپلم گرفت و همان زمان که میتوانست در آموزش و پرورش استخدام شود، دست به کارهایی زد که با روحیه کارآفرینیاش سازگاری بیشتری داشت. آستین همت بالا زد و شوهر و خانوادهاش هم پا به پایش او را همراهی کردند. شهین فروغی میتوانست به سادگی کارمند شود و به روزمرگیهای کار اداری و درآمدی بی دغدغه اکتفا کند ولی ترجیح داد خودش کارآفرین باشد؛ کارآفرینی با نظم و پشتکار. حتی زمانهایی که برای خودش با ماشین، بافندگی میکرد، ساعت کار مشخصی داشت. میگوید: «عین یک کارمند صبح میرفتم توی اتاق و شروع به کار میکردم. یک تکه لباس نشسته هم نمیماند. فکر ناهار را هم میکردم. فکر بچه که از مدرسه میآمد و هزار فکر دیگر».
راه تازه، محصول تازه همین روحیه خستگیناپذیری است که وقتی حلوا سوهان میپزد با خودش فکر میکند از همین شیرینی به ظاهر ساده و محلی هم میشود کارآفرینی کرد. اوایل به همان روشی میپخت که در فرهنگ و روستایشان مرسوم بوده است ولی کمکم دست به تغییراتی میزند؛ تغییراتی در طعم، بستهبندی و روش پخت. همه اینها به دلیل دغدغهای است که نسبت به طبیعی بودن محصولاتش دارد. بی دلیل نیست که اگر بخواهد چیزی مثل کشمش تولید کند، انگور را مهر ماه به بند میبندد و از سقف آویزان میکند و دی ماه پایین میآورد. در حالی که با مواد شیمیایی میشود فقط در بیست روز خشک کرد و با ظاهری خوش آب و رنگ به بازار آورد.
ارزشش را دارد
خوشمزه دیابتی، خوشمزه رژیمی نوعی از این محصول که با شکر سرخ و روغن کنجد آماده میشود، برای افرادی مناسب است که مشکل دیابت دارند. در این نوع، آرد برنج هم حذف شده است تا کسانی هم که رژیم لاغری دارند و نگران چاق شدنشان هستند، بتوانند از آن استفاده کنند. استفاده بسیار ناچیز از روغن در این محصول نسبت به انواع شیرینیها و سوهانها، از ویژگیهای برجسته این حلوا سوهانی فروغی است؛ در هر صد کیلو فقط شش کیلو روغن. طعمهای متنوع برای ذائقهها و مزاجهای مختلف، ویژگی دیگری از حلوا سوهانی فروغی است. علاوه بر حلوا سوهان مخصوص دیابتیها، این محصول در هشت طعم مختلف تولید میشود: حلوا سوهان با سیاهدانه | حلوا سوهان با دانه کنجد | حلوا سوهان با تخم گشنیز | حلوا سوهان با خلال بادام | حلوا سوهان با طعم هل | حلوا سوهان با طعم دارچین | حلوا سوهان با طعم زنجبیل | حلوا سوهان ساده
نظرات کاربران
غرفه حلوا سوهان فروغی
ذبیح اله رسم
7 آبان 98
سلام و خدا قوت خدمت خانم فروغی عزیر.
ان شالله موفق و موید باشین.و همچنان محصول خوب و سالم و مطابق با استانداردهای بهداشتی تولید کنین.
خانم فروغی
7 آبان 98
سلام .نظر لطف شماست...
ام امیران
31 اردیبهشت 98
من همین حلواسوهان رو با شکر سرخ از یک عطاری میگیرم اصلا هم طعم خیلی خاص و خاص پسندی نداره همه خانوادم دوس داشتن مرتب هم از اونجا میگیریم شما هم به غرفه تون اضافه کنید به نظرم خیلی خوب میهش مستقیم از خود تولیدکننده بخریم
خانم فروغی
31 اردیبهشت 98
سلام.حلواسوهان با شکر سرخ را بصورت عمده ای و سفارشی پخت میکنیم...
بصورت خورد فروشی همه وقت موجود نداریم