ورود به بازار کسب و کار، با همه جذابیتهای اقتصادیاش، ممکن است برای آندسته از مشتاقانی که هنوز دستی بر آتش ندارند و فقط نظارهگر کسب و کار دیگران هستند، رویایی دستنیافتنی و حتی شاید پدیدهای پیچیده و دشوار به نظر برسد.
حالا خبر خوش این است که راهاندازی یک کسب و کار کوچک، آنقدرها هم سخت نیست. فقط باید پیش از ورود، راه و چاهش را شناخت و سنجیده عمل کرد تا به امید خدا، در زمانی نهچندان دراز به موفقیت و سودآوری دست یافت.
کسب و کار را از کجا شروع کنیم؟
قبل از ورود به بازار کسب و کار، باید یکسری اطلاعات جمعآوری کنیم. اطلاعاتی راجع به خودمان و تواناییهایمان و نیز اطلاعاتی راجع به بازار کسب و کاری که میخواهیم واردش شویم.
شناخت تواناییهای فردی
باید بفهمیم توانایی انجام چه کارهایی را داریم و چه مقدار میتوانیم در انجام مستمر یک کار، استقامت به خرج بدهیم؟ بالاخره وقتی پای مشتری به میان میآید، خواه ناخواه، اختیار متوقف کردن کسب و کار از مایی که آن را راه انداختهایم سلب میشود و ناچار میشویم به هر جانکندنی که شده از پسِ تهیه محصول مناسب و ارائه خدمات مطلوب بربیاییم؛ مگر اینکه بخواهیم هنوز نیامده و به سود نرسیده، با کسب و کار نوپایمان خداحافظی زودهنگام کنیم!
افزایش مهارتها با آموزش
آموزش مهارتهای جدید یا تکمیلی، یکی از بهترین گزینهها برای شروع و حفظ کسب و کار و حتی رونق دادن به آن است.
این آموزشها میتواند پیش از شروع کسب و کار و یا حین کسب و کار صورت بگیرد. بستگی به خود فرد دارد که چقدر افزایش مهارت را ضروری میداند. بدیهی است که باید واقعبین بود و نه خود را خیلی دستِکم گرفت و نه خیلی دستِ بالا.
شناخت بازار کسب و کار
بعد از شناخت خودمان، لازم است بازار کسب و کار را هم بشناسیم تا ببینیم چه ظرفیتهایی دارد؟ چه بازار کسب و کاری با مهارتها، تواناییها، امکانات و علایق ما همخوانی بیشتری دارد و در عین حال، قابلیت سودآوری هم دارد؟
فرض کنید نصف اهالی محلهمان به دلایل مختلف مثل فراوانی مواد اولیه، یا علاقه و یا حتی نداشتن مهارتهای دیگر، به یک کسب و کار خاص مشغول هستند و در نتیجه بازار اشباع است.
آیا درست است که ما هم دقیقا به همان کسب و کار، بدون دخالت دادن هیچ خلاقیتی، مثل فروش محصول به محلات یا شهرهای دیگر، مشغول شویم؟ با اینکه میدانیم با ارائه خدماتی مشابه خدمات دیگران و یا تولید محصولاتی کاملا شبیه محصولات رقبایمان، مشتری چندانی به دست نخواهیم آورد.
راهاندازی یک کسب و کار کوچک در بازار کسب و کار
بهترین انتخاب بعد از شناخت خود و شناخت بازار، انتخاب کسب و کاری در قد و قواره کوچک است. حالا چرا کوچک؟ در ادامه متوجه میشویم.
کسب و کار کوچک، چه کسب و کاری است؟
در اینجا منظور از کسب و کار کوچک، کسب و کاری است که در همه جهات کوچک باشد. یعنی هم سرمایه اندکی لازم داشته باشد، هم تعداد نفرات کمی در آن مشغول به کار باشند و هم محصول و خدماتش تنوع و تعدد کمی داشته باشند.
تنها بخش بزرگ این کسب و کار را شاید بتوان توکل، عزم، اراده، امید و مقاومت شروعکنندگانش در نظر گرفت که میتواند حد و اندازهای نداشته باشد و همین پنج عامل، موتور محرک کسب و کار در راه رسیدن به شکوفایی و سودآوری باشد.
انواع کسب و کارهای کوچک در بازار کسب و کار
کسب و کارهای خانگی: در خانه و با امکانات موجود در خانه راهاندازی میشوند.
کسب و کارهای خانوادگی: با همکاری و مشارکت اعضای خانواده و یا فامیل به انجام میرسند.
کسب و کارهای روستایی: از امکانات منحصربفرد روستا استفاده کرده و به تولید محصول یا ارائه خدمت به سایر هموطنان میپردازند.
کسب و کارهای اینترنتی: عمدتا بر اساس تولید محتوا یا خدمات اینترنتی استوار هستند مثل تولید متن، ویدئو، انیمیشن و…
نکته: بازار اینترنتی باسلام یکی از کسب و کارهای اینترنتی البته در ابعاد بزرگ است که انواع کسب و کارهای خانگی، خانوادگی، روستایی و اینترنتی کوچک را هم زیر پوشش خود گرفته و به شناساندن و سودآوریشان کمک میکند.
کسب و کار کوچکمان چقدر سرمایه میخواهد؟
اگر بخواهیم میشود کسب و کار کوچک را با سرمایه مادی اندک و یا کمی بیشتر از اندک و با پول مختصری که از فروش یکی از اقلام خانه به دست آوردهایم یا پسانداز مختصری که داریم هم شروع کرد! چطور؟ بستگی به کسب و کاری دارد که میخواهیم راه بیندازیم!
فرض کنید میخواهیم لیف ببافیم و بفروشیم. آیا لازم است برای شروع کار، یک یا چند گونی کاموا در رنگهای مختلف تهیه کنیم و تعداد خیلی زیادی لیف بافته آماده کنیم و بعد شروع به فروش کنیم؟
در حالی که ممکن است بعدا تغییر استراتژی بدهیم و مثلا بخواهیم در کنار لیف، بافتنیهای پرفروشتری را هم عرضه کنیم یا متوجه شویم که لیف آنقدرها هم که به نظر میرسید بازار پر سودی ندارد یا حتی ما حوصله تکرار عرضه یک محصول را نداریم و یا حتی کاموای بهتر و بهصرفهتری بعدا به بازار بیاید.
همه این گمانهزنیهای ثانویه، میتواند به ما این هشدار را بدهد که در گام اول و در ابتدای تأسیس کسب و کار، فقط تعداد محدودی کاموا تهیه کنیم و چند لیف اولمان را بفروشیم و با سنجش همزمان بازار فروش و عرضه و مواد اولیه و میزان جذب یا عدم جذب مشتری، نسبت به تهیه مواد اولیه بیشتر اقدام کنیم.
این فقط یک مثال ساده و دمِ دستی بود برای دانستن اهمیت از هول حلیم درون دیگ نیفتادن و آهسته آهسته پیش رفتن در بازار کسب و کار.
مزیت کسب و کار کوچک
شروع کسب و کار در اندازه کوچک، این حُسن بزرگ را برایمان دارد که اولا دستیافتنیتر است و ثانیا اگر در جایی اشتباه کنیم، میتوانیم به لطف خداوند باز هم دست بر زانویمان بگذاریم، یاعلی بگوییم و بلند شویم و دوباره کسب و کار دیگری راه بیندازیم. چون نه برای تأمین سرمایه زیر بار قرض رفتهایم، نه گرفتار وام شدهایم و نه تمام چیزی را که در زندگی داشتهایم یکجا به خطر انداختهایم. پس بلند شدن بعد از زمین خوردن، راحتتر است.
پیشرفت در بازار کسب و کار
یکی از مهمترین کلیدهای پیشرفت در دنیای کسب و کار امروز، خلاقیت به خرج دادن است. خلاقیت یعنی آوردن شیوههای نو. چه در طراحی محصول، چه در تولید محصولات جدید و کارآمدتر، چه در نحوه عرضه کالا به مشتری و چه در سایر موارد.
گاهی خلاقیت منجر به بالا رفتن کیفیت محصول میشود، گاهی به تولید محصول جدیدی میانجامد و گاهی کاربرد متفاوتی برای محصول قدیمی پیدا میکند و خیلی چیزهای دیگر.
به هر صورت، خلاقیت کارآمد و بهینه، خلاقیتی است که بتواند نیازها را بهتر و بیشتر از محصولات دیگر برطرف کرده و باعث جذب مشتری و افزایش فروش و سودآوری شود. دقیقا همان چیزی که یک مدیر ساده را به مدیری موفق تبدیل میکند.
راهاندازی کسب و کار اینترنتی بدون نیاز به طراحی سایت
[post id=26158]