دکتر گلاب؛ دکترای مهربونی!


1,541

گلاب و عرقیجات توی قلب ما ایرانی‌ها جای خاص خودش را دارد: عطر گلاب برای ما یادآور شله‌زرد‌های نذری مامان‌بزرگ و شربت‌های خنک تابستانی‌ است و عرق نعنا توی همه سال‌های زندگی‌مان علاج دردهای بی‌درمان‌مان بوده است. اما چه می‌شود کرد که این روزها بازار پر شده از گلاب‌ها و عرقیجات تقلبی و خیلی‌ها را از تجربه این حس‌های قشنگ محروم کرده است.

به همین خاطر ابوالفضل و مهدی مدت‌ها پیش تصمیم گرفتند تا خالص‌ترین و بهترین گلاب‌ها و عرقیجات ایران را تولید کرده و بدون واسطه به دست مشتری‌ها برسانند. از آن‌جایی که این دو جوان کاشانی مثل خیلی‌های دیگر نبودند که شغل اجدادی‌شان گلاب‌گیری باشد، کارشان را از کارگاه‌های تولیدی آشناها و فامیل‌هایشان شروع کردند.

در قدم اول کارگاه خوب دوستشان را انتخاب کردند و محصولِ بکر و خالصش را با بسته‌بندی شکیل به دست مشتری‌ها رساندند. بعد که به مرور کارشان گرفت، کارگاه خودشان را زدند و آن‌قدر تلاش کردند تا بالاخره نتیجه‌اش را دیدند. مثلا یکبار در فصل گلاب‌گیری، دو ماه تمام بیست و چهارساعته کار کردند و دور خواب و تفریح و… را خط کشیدند تا از کارها عقب نمانند. خدا هم همتشان را دید و به کارشان رونق بخشید.

امتحان اول: آیا باید پیام آن زن را نادیده بگیریم؟

در همان روزهایی که ابوالفضل و مهدی از فروش غرفه‌شان در باسلام حسابی راضی بودند و اوضاع فروش عمده‌شان هم کاملا رو به راه بود، یک پیام برایشان آمد. یک زن سرپرست خانوار برایشان نوشته بود که به خاطر ارتباط‌ها و شبکه دوستانش، می‌تواند محصولات دکتر گلاب را به تعداد بیشتری از آدم‌ها بفروشد.

آیا مهدی و ابوالفضل به سودی که از این طریق نصیبشان می‌شد، نیازی داشتند؟ معلوم است که نه! شکر خدا خودشان آن‌قدر مشتری ثابت پیدا کرده بودند که توانسته بودند برای پنج نفر به طور مستقیم شغل ثابت درست کنند. پس می‌توانستند به راحتی پیام زن را نادیده بگیرند، به کارشان ادامه دهند و هیچ فکر نکنند که یکی از همنوع‌هایشان دست یاری به طرفشان دراز کرده.

اما دکترگلابی‌ها، دلی داشتند به زلالی آینه و به لطافت برگ‌های خوش رنگ و عطرِ گل محمدی! آن‌ها نه تنها خواسته آن زن را اجابت کردند و محصولاتشان را با کمترین سود برایش فرستادند، بلکه طرح مشارکت در فروش را گسترش دادند و به شکل عمومی اعلام کردند که اگر فردی، مغازه‌ای، غرفه‌ای، یا حتی یک عطاری در یک گوشه از ایران دوست دارد با ما کار کند، کمکش می‌کنیم.

و امروز دکتر گلابی‌ها دل خوشند به دعای آن زن سرپرست خانواری که عرق بیدمشک را با قیمتی بسیار پایین از دکتر گلاب می‌خرد و به راحتی آن را به دو برابر قیمت خرید – و البته مطابق عرف بازار – به مشتری‌هایش می‌فروشد. دل خوشند به لبخند آن زن خانه‌داری که با یارانه‌اش تعدادی از محصولات دکترگلاب را می‌خرد و تازه بعد از سودکردن و فروش همه‌ی محصولات حسابش را تسویه می‌کند و …

همین که مهربان باشیم برای ما کافیست

از مهربانی و دریادلی دکتر گلابی‌ها این روزها، بیش از بیست نفر – که اکثرا خانم هستند – در گوشه گوشه این کشور صاحب شغلی پاره‌وقت شده‌اند و دعای خیرشان شده بدرقه‌ی آقا ابوالفضل و آقا مهدی. دکترگلابی‌ها می‌گویند:«رضایت مشتری‌ها و شادی‌ آدم‌هایی که با ما در ارتباطنند، قوت قلب ماست. در طرح مشارکت در فروش ما اصلا به فکر نفع اقتصادی‌مان نیستیم. چون قیمت‌گذاری‌مان برای این طرح آنقدر پایین است که سود حداقلی‌اش اصلا به چشم نمی‌آید. ما به جای سود به این فکر می‌کنیم که  با داشته‌هایمان کمک‌حال دیگران شده‌ایم و از طرفی به خاطر بالا رفتن سفارش‌ها یک نفر دیگر را هم به کارگاهمان اضافه کرده‌ایم. و همین برای ما کافی‌ست.»



به اشتراک بگذارید:

دیدگاه ها

guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x