من آسیه سلیمیام. پدر و مادرم در برادفورد انگلیس دانشجو بودند و من هم همانجا به دنیا آمدم. بزرگتر که شدم دوباره به آنجا برگشتم و تحصیلاتم را ادامه دادم. جامعهشناسی خواندم. رشته کاریام پژوهشگری دایرةالمعارفی و مدخلنویسی بود. طبیعتاً کسی مثل من نباید دغدغه خرید کالای ملی داشته باشد. ماجرا از آنجا آغاز شد که در یک گروه تلگرامی عضو شدم. نام گروه بود: «ایرانی! ایرانی بخر!». مباحثی که آنجا مطرح میشد برای من خیلی جالب بود. کم کم این ذهنیت برایم به وجود آمد که من هم در حد خودم میتوانم فقط کالای ایرانی تهیه کنم.
در آن گروه عمدتاً خانمهای فرهیخته و مطلعی عضو بودند. یکبار بحث از این شد که کالاهای ایرانی خوبی داریم، منتها توزیع خوبی نداریم. خود من اصلاً تصور نمیکردم این قدر تنوع مدل روسری داشته باشیم. ما تیمی کوچک تشکیل دادیم و تعدادی برندهای خوب شناسایی کردیم. تیم، دو سه نفره بود. از ابتدا خیلی جدی پی کار را نمیگرفتیم، ولی وقتی استقبال خوب را دیدیم انگیزههایمان قویتر شد و کار را جدیتر دنبال کردیم.
احساس میکنم انگیزهام باید خیلی قوی باشد، چون شناسنامه انگلیسی هم دارم و هر زمانی که بخواهم میتوانم با شرایط نسبتاً خوبی به آنجا برگردم. شرایط اینجا هم طوری است که هر کس کاری انجام دهد همه میخواهند مثل آن را انجام دهند. بخصوص برای یک خانم اینجا شرایط خاص خودش را دارد. من با سرمایهای نه چندان زیاد کار را شروع کردم. الآن یک مؤسسه فرهنگی ثبتشده داریم که البته فقط از فضای آنجا برای کارمان استفاده میکنیم و ربط مستقیمی به کار ندارد.
ارزش کار ما به این است که در حد خودمان توانستهایم جایگزینی برای کالاهای قاچاق و خارجی معرفی کنیم. هر چند ممکن است مثل یک قطره در برابر دریا به نظر برسد، ولی میدانیم که مصرف روسری خانمهای ایرانی بسیار زیاد است. ما ارسال به سراسر ایران داریم و مقدار کمی هم نیست. در حد خودمان باعث شدهایم خانمها دیگر روسری قچاق و خارجی نخرند.
امیدوارم روزی برسد که نه تنها خانمهای ایرانی، بلکه تمام خانمهای دیگر کشورها روسری ایرانی بخرند.
سری بزنیم به غرفه خانم سلیمی در باسلام:
[button href=”https://basalam.ir/banoiehiranii” align=”center” target=”_blank”]غرفه روسری ایرانی[/button]