21 تا 23 آذر ماه کاروان 20 نفرهی باسلام به شیراز سفر کرد. اسم شیرار که میآید صدای خوش شجریان با اشعار سعدی و حافظ، بوی نارنج در کوچه پسکوچههای درب آستانه و البته بعد از این سفر، غرفههای باصفای استهبان و دشمن زیاری به یادمان میآید.
روز اول از قم حرکت کردیم، به سمت کامفیروز و غرفه کامفیروز شاپ. مهمان خانه و کارگاهشان شدیم و به سمت شیراز مسیرمان را ادامه دادیم. به شیراز که رسیدیم، بلافاصله سلامی به شاهچراغ دادیم و بعد مهمان غرفهی گروه هنری بلوط شدیم.
روز دوم را با غرفه فرش مدما شروع کردیم و بعد به استهبان زیبا رفتیم؛ شگفتزده از طبیعت و البته انجیر خشک استهبان. در فسا هم با غرفههای صنایع چوبی مامبو و انواع خرما و فرآوردههای خرما طارونه گفتگویی داشتیم و درنهایت
روز سوم به دشمن زیاری رفتیم، روستایی که اسمش را تا پیش از این نشنیده بودیم، اما در آنجا 20 غرفه باسلامی داشتیم و افتخار همصحبتی و یادگیری از این غرفهها را داشتیم:
خوشههای تاک
بابا انگوری
حبه انگور
محصولات بهتاش
نگین دشمن زیاری
یاقوت دشمن زیاری
حدستان درباره مقصد بعدی باسلامیها چیست؟