شما از هند و مردمان و آیینش چه میدانید؟ از شما چه پنهان من تا همین چند سال پیش هند را به بالیوود و فیلمهای عاشقانهی آتشینش میشناختم که هیچوقت باب دلم نبود اما بعد از سفر یکی از دوستانم به هند و شنیدن آنچه او در هند دیده بود و شنیده بود، جهانبینیام نسبت به این کشور تغییر کرد. هند، سرزمین ادیان مختلف است که هر منطقهای از آن، ویژگیها و آداب و رسوم منحصر به فرد خودش را دارد. کشمیر، منطقهایست واقع در در شمال شبهقاره هند در دامنه کوههای هیمالیا که حضور مسلمانان در آن پررنگ است و سابقه تاریخی حضور تشیع در آن به سده هشتم بازمیگردد. چون در این دوران برخی از صوفیان و علمای شیعه ایرانی و گروهی از سادات به کشمیر مهاجرت کردند و تشیع ترویج پیدا کرد. مردمان کشمیر فرسنگها با ما فاصله دارند اما در آستانهی فصل بهار، جشن نوروز برگزار میکنند، نوروزی که بیشباهت به عید ما نیست و دانستن از آن جذاب است.
صالحه هستم از کشمیر
صالحه دختری 19 ساله و اهل سرینگر کشمیر است، او از سادات رضویست و در دبیرستان یا همان های اسکول خودشان درس میخواند و روزی که با او تماس میگیرم سخت مشغول درس خواندن است چون به زودی امتحان دارد. صالحه را به برکت دوستی در فضای مجازی میشناسم و میدانم بلد نیست فارسی را راحت صحبت کند اما نوشتن فارسی معیار را میداند. او ساعتی را برای گپ زدن در مورد سنتهای کشمیر خالی میکند و جواب سوالاتم را به فارسی معیار مینویسد.
فهرست:
جنبه معنوی نوروز برای ما پررنگ است
صالحه میگوید:«ما نوروز داریم. یک جشن ملی به مناسبت آغاز بهار. دولت این عید را تعطیل اعلام میکند. البته این یک روز تعطیلی و جشن گرفتن مخصوص کشمیر است، اگر اشتباه نکنم این عید از ورود شاه همدان به کشمیر جوانه زده چون او ایرانی بود و صنعتگران زیادی را با خود همراه داشت.» با ورود اسلام و مهاجرت گسترده ایرانیان به هند که به همراه میرسیدعلی همدانی، عارف وارسته به این منطقه آمدند علاوه بر حرفه و هنرهای رایج در ایران آداب و رسوم آنها هم به کشمیر وارد شد. از جمله ایامی که از آن زمان تا کنون در کشمیر گرامی داشته میشود آیین نوروز است. صالحه مکث میکند و مینویسد:«ما برای آغاز بهار جشن میگیریم اما جنبهی معنوی این عید برایمان بسیار پررنگ است.»
عید نوروز عید امام علی است
جملهی آخر صالحه برای من گنگ و نامفهوم است و او توضیح میدهد:«عید نوروز برای ما منسوب است به حضرت علی.» نوروز در این منطقه بیشتر رنگ و بوی مذهبی دارد. به باور شیعیان این منطقه روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری که واقعه غدیر خم اتفاق افتاد مطابق با نوروز همان سال بوده است. البته این باور بسیار به واقعیت نزدیک است زیرا اگر تاربخ این روز را به هجری شمسی تبدیل کنیم مطابق با بیست و هشتم اسفند سال دهم هجری شمسی میشود. صالحه مینویسد:« مردم کشمیر سالهاست که در آستانه نوروز غذا میپزند. سپس ظروف را روی سفره در اتاقی که عبادت می کنند می گذارند. طشت برای شستنِ دست هم گذارند. انتظار دارند مولا علی بیاید و غذا را تبرک کند و هر سال مردم گزارش میکنند که نشانههایی از ورود امام دیدهاند.»
آنچه میشنوم، عجیب و جذاب است. تپش قلبم بالا رفته و لبخند نشسته روی لبم. صالحه به راحتی از تلفیق ارادت و سنت و ماورا حرف میزند.
تحویل یعنی او بیاید!
از صالحه میپرسم:«مثلا چه گزارشهایی شده؟» و او مینویسد:« مثلا دیدن آب در طشت.کشمیریها همچنین یک بشقاب با «سوت» (ماده ای پودری که از تفت دادن آرد در کره درست می شود)میان سفره قرار می دادند. بعضیها یک اثر دست روی آن دیدهاند. یک وقتی هم منتخب می شود بنام «تحویل». به گفته مردم ما تحویل زمانی است که مولاعلی به خانه آنها میرسد. این حوادث هنوز گزارش می شود اما نه به اندازه گذشته.این است که بیشتر از استقبال از بهار، در مورد استقبال معصومین است.»
صالحه همهی اینها را با یقین مینویسد، هرچقدر هم من کنکاش میکنم که واقعیت دارد اینها یا نه؟ میگوید چیزی جز واقعیت نیست. پذیرفتن آنچه صالحه میگوید، دشوار است اما من سالها پیش در چنین موقعیتی قرار داشتهام، گیلانیها هر وقت مشکل بزرگی داشته باشند نذرِ آش میکنند، آشی که منسوب است به فاطمه زهرا(س)، آشی شبیه شلهقلمکار که همهی مراحلش با صلوات و ذکر و زیارت عاشورا انجام میشود. مردمان گیلان بعد از پخت درِ دیگ را میگذراند و بالای سر دیگ روضه میخوانند و شمع روشن میکنند و معتقدند یکی از ائمه برای متبرک کردن آش میآید. از کجا آمدن امامشان را متوجه میشود؟ از نوشتههای روی آش! نوشته که نه، همان چین و شکنهای روی آش بعد از خنک شدن. من در نوجوانی چندبار زدم زیرِ این ماجرا، اما بارها به چشم نام امام علی علیه السلام، نام امام حسن علیهالسلام، نام امام رضا علیهالسلام را روی آش دیدم، وقتی در دیگ برداشته میشد و صدای گریه و ناله زنها بالا میگرفت من چشم میچرخاندم و گردن میکشیدم تا نوشتهی روی آش را بخوانم و گاهی آنقدر نوشتهها واضح بود که نمیشد حرفی زد.
خلاصه اینکه، باور به حضور امام چیزی نیست که بتوان به راحتی آن را انکار کرد، حالا در هر منطقهای این باور یک جور نمود پیدا میکند، جایی با ریخته شدن آب درون تشت، گاهی با نوشتهای روی آش و گاهی با استجابت دعا!
بفرما ماهی مخصوص نوروز+ریشه نیلوفر آبی
چند روز قبل از عید، مردم کشمیر با تمیز کردن خانهها و نقاشی کردن دیوارها و دور ریختن وسایل اضافی خود را آماده نوروز میکنند، در نوروز برای دید و بازدید و زیارت مزار درگذشتگان و دیدار فامیل میروند. پهن کردن سفره «هفت سین» هم از آئینهای نوروز در کشمیر است. هفت سین در کشمیر به نام «هفت سن» معروف است، «سن» در زبان کشمیری به معنای غذا است و سفرهای است که در آن هفت غذا گذاشته میشود. از جمله غذاهای این سفره میتوان به «ندرو»nadroo (خوراک ساقه نیلوفر آبی)، اسفناج، «یکهنی» yakhni(ماست و گوشت)، «رستا» resta(کوفته)، «گوگجار»gogjar (شلغم خشک شده)، شلغم تازه و انواع خوراکهای گوشت و مرغ اشاره کرد، صالحه میگوید:«ریشهای نیلوفر آبی و همراه ماهی مخصوص نوروز از مهمترین غذاهای نوروز است. البته غذاهای دیگری هم پخته میشود، قبلا مردم در مورد پخت ماهی مخصوص نوروز همراه ریشه نیلوفر حساس بودند اما الان دیگر آنطور که باید حساسیت وجود ندارد.»
چه رازی در خوردن ماهی وجود دارد نمیدانم، اما از سبزیپلو و ماهی عید در ایران تا ماهی مخصوص همراه ریشه نیلوفر در کشمیر حضور ماهی در خوردنیهای نوروزی، پررنگ است.
زالو درمانی به وقتِ نوروز
تا به اینجای حرفهای صالحه، همه چیز شیرین و لطیف است. اما ناگهان ویدیویی کوتاه میفرستاد و مرا با یک آیین سنتی خونآلود آشنا میکند.م ردم کشمیر عادت دارند در ایام نوروز زالودرمانی کنند. آنها انداختن زالو در فصل بهار را راهحلی برای درمان بیماریها، خصوصا بیماریهای پوستی میدانند و با دلِ راضی و قرص به استقبالش میروند. صالحه میگوید:« مردم محلی در سرینگر با قرار گرفتن در صفهای طولانی زالودرمانی میکنند. اونها عقیده دارند که این کار سلامت آنها را در سال جدید تامین میکند. زالو عمل تصفیه خون و رقیق کردن خون را با هم انجام میدهد و در طب سنتی هند جایگاه ویژه دارد.» در مورد خواص زالودرمانی که حرفی نیست و خود من از افراد زیادی شنیدهام که دردهای ریشهدارشان با زالو درمان شده، اما به من حق بدهید که با دیدن یک زالوی چاق و چله روی پای دختر بچهای سه، چهار ساله و خونی که روی پایش شره کرده، ته دلم خالی شود.
از مرثیه تا منقبت در ایام شهادت و ولادت
از آنجایی که تعداد قابل توجهای از کشمیریهای مسلمان هستند، ماه رمضان برایشان یک ماه ویژه محسوب میشود. صالحه میگوید:«برنامه در ماه رمضان اینطور است، سحری، روزه، افطار، نماز و قرآن. در برخی حسینیهها و مساجد تلاوت قرآن در سطح وسیعتر و با حضور مردم بیشتری انجام میشود. ما برای سحری و افطاری هر چه مورد پسند و با فصل پیشرو هماهنگ باشد از غذاها و میوهها روی سفره میگذاریم و میخوریم.برای افطاری مهمان هم دعوت میکنیم و بازار دید و بازدید گرم است. هر غروب از بلندگوهای مسجد مردی با صدای بلند فریاد میزند: افطار، افطار، افطار!» مردمان منطقه صالحه، علاقهی زیادی به بزرگداشت شهادت معصومین دارند و در ایام شهادت معصومین شعرهای خاصی را با لحن خاصی میخوانند که به آن مرثیه میگویند، البته که آنها در برگزاری مراسم برای ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام هم دستی برآتش دارند. صالحه توضیح میدهد:«در سالهای گذشته برای ولادتهای مقدس چندان جشنی گرفته نمیشد،اما در زمان امروز مردم جشن میلاد هم دارند و شعرهایی هم میخوانند که به آن منقبت میگویند.» من از دوست دیگری شنیده ام که اهالی کشمیر، 27رمضان را به عنوان شب قدر میشناسند و آن را شام یا شامکده مینامند، برای این شب غذایی مثل حلوا یا فرنی میپزند و بین همسایهها پخش میکنند. خلاصه اینکه کشمیریها برای ایام شهادت و ولادت ائمه سنگ تمام میگذارند.
زنان نماز عید نمیخوانند!
عیدفطر برای اهالی کشمیر بسیار مبارک است،صالحه میگوید:«عید فطر برای ما یک رویداد بسیار مهم است. همه ما آن را با اشتیاق فراوان جشن میگیریم. هیچ گرایش خاصی وجود ندارد. علاوه بر این، مردم به دیدن اقوام میروند و به بچهها عیدی میدهند، مردان نماز عید میخوانند.» اینجای حرفهای صالحه برای من پر است از سوال است، چرا؟ چرا فقط مردان نماز عید میخوانند؟ چرا زنها به نماز عید نمیروند؟ اما ترجیح میدهم سکوت کنم و سوالی نپرسم. من موقعیت جغرافیایی، فرهنگ و اجتماع کشمیر را نمیشناسم، شاید این اتفاق برای زنهای کشمیری عادی باشد و احساس کمبودی نداشته باشند، نمیخواهم با پرسیدن سوال بیجا، او را نسبت به بافت شهر و دیارش حساس کنم. صالحه میگوید:« ارتباط کشمیر سال ها به دلیل مسائل سیاسی با سایر نقاط جهان قطع شد و به همین دلیل به طور کلی حرکت فرهنگی وجود نداشت. به عنوان مثال مردم سال ها جشن میلاد شخصیت های مقدس اسلام را جشن نمی گرفتند اما اکنون پس از احیای اینترنت و غیره مردم شروع به درج چنین رویدادهایی نیز کرده اند. مثلا بسیاری از مردم (مخصوصاً جوانان) به جشن نوروز اعتقادی ندارند و احتمالاً نسلهای آینده نیز این جشن را ادامه نمیدهند. چون فتوای بسیاری از مراجع این است که نوروز جزء لاینفک دینی نیست. ولی فرهنگ شهدا از ایران به کشمیر رسیده است. مردم اینجا آنها را دوست دارند در فیلم هایی که فرستادم تصاویر بسیاری از شهدا را خواهید دید. همچنین فرهنگ کتاب با کتاب های ترجمه شده فراوان شهید مطهری به کشمیر رسیده است. خیلی چیزها مدام در حال تغییر است.»
سلام من را به امام رضا برسانید
صالحهی عزیز ما، از سه سال پیش آموختن زبان فارسی را آغاز کرده، او تا به امروز سفری به ایران نداشته اما ایران را دوست دارد و میگوید:« سال گذشته فرصت رفتن به عراق را پیدا کردم اما امام رضا من را دعوت نکرد. لطفا سلام مرا به او برسانید.»
کسی اینجا هست که سلام صالحه را به امام هشتم برساند؟!